91/8/23
4:51 ع
1- مبادا از کسانى باشى که به سبب گناهانِ بندگانِ خدا بر
سرنوشت آنان بیمناک است ، ولى خود را از سزاى گناه خویش
ایمن مىداند .
2- به راستى که من مرگ را جز خوشبختى نمىدانم ، و
زندگى با ستمکاران را جز ملال .
3- به مردى که نزد او از دیگرى غیبت مىکرد ، فرمود :
«اى فلان!زبان از غیبت فرو بند که غیبت ، خورشِ سگان
دوزخ باشد».
4- برخى خدا را به شوق [بهشت] مىپرستند . این ،
پرستشِ سوداگران است . گروهى خدا را از ترس مىپرستند .
این ، پرستشِ بردگان است . و گروهى خدا را از روى سپاسگزارى
مىپرستند که این ، پرستشِ آزادگان وبرترین نوع پرستش است.
5- خدعه (و مهلت دادن) خدا به بنده آن است که نعمت فراوان
ومستمر به او رساند و سپاسگزارى را از او بگیرد.
6- به پسرش على بن حسین علیه السلام فرمود : «اى پسرک
من! بپرهیز از اینکه برکسى که جز خداوند در برابر تو یاورى
ندارد ، ستم کنى».
7- از نشانههاى خوشنامى و نیکبختى ، همنشینى با
خردمندان است.
8- از نشانههاى اسباب نادانى ، مجادله با غیر اهل اندیشه است.
9- از نشانههاى دانا ، نقّادى (و بررسى) گفتار خود و آگاهى
او از حقایق فنون رأى (و نظر) است.
10- از آنچه موجب پوزش خواهى شود ، بپرهیز ؛ زیرا مؤمن ،
نه بد کند و نهپوزش خواهد ، و منافق ، هر روز بد کند و [هر دَم]
پوزش خواهد.
11- سلام را هفتاد حسنه (و پاداش نیک) باشد : شصت و نُه
حسنه از آنِ سلام دهنده و یک حسنه از آنِ پاسخ گوینده آن است.
12- بخیل ، کسى است که در سلام کردن بخل ورزد.
13- کسى که با نافرمانى خدا در پىِ کارى باشد ،
آنچه را امید دارد ،بیشتر ازدست بدهد و به آنچه از آن
مىپرهیزد ، زودتر گرفتار آید.
14- مردى نزد حضرت آمد و از او مالى خواست . فرمود :
«درخواست مال ، روا نیست ، مگر براى پرداخت هزینهاى
بسیار یا فقرى به خاک نشاننده یا تأدیه تعهّدى ناگزیر
[چون دیه و غرامت وکفالت]» . آن مرد گفت :
من جز براى [پرداخت] یکى از اینها نیامدهام .
پس فرمود که صد دینار
بدو دهند.
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم