90/4/2
1:16 ص
حدیث منزلت منتظران
ابراهیم بن زیاد ، از ابوحمزه ثمالى ، از ابوخالد کابلى نقل کرده که گفت :
امام زین العابدین علیه السلام فرمود :
اى کابلى ، أولی الأمر که خداوند آنان را امامان و پیشوایان مردم قرار داده و اطاعت
ایشان را واجب ساخته است ، و آنان عبارتند از : امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب
علیه السلام سپس عمویم امام حسن و پس از او پدرم امام حسین تا آنکه کار
امامت به من رسید ، سپس حضرت ساکت شد . عرض کردم : اى سرور من از
امیر المؤمنین علیه السلام روایت شده که فرمود : زمین از حجت خدا بر بندگان
خالى نخواهد ماند ، پس امام و حجت بعد از شما چه کسى خواهد بود ؟
فرمود : پسرم محمد که نام او در کتب الهى ( صحف الاولین ) باقر بوده که علوم را می شکافد و
او حجت و امام بعد از من می باشد و پس از او پسرش جعفر است که در نزد اهل آسمان
صادق نامیده می شود . عرض کردم : اى سرور من چگونه فقط نام او صادق است در حالیکه
شما همه صادق می باشید ؟ فرمود که پدرم از پدرش از رسول الله صلى الله علیه و آله روایت کرده
که فرمود : زمانیکه پسرم جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن أبی طالب به دنیا آمد او را ،
صادق بنامید . و پنجمین فرزند او ( امام صادق علیه السلام ) که نامش جعفر است به
دروغ ادعاى امامت می کند و او نزد خداوند ، جعفر کذاب ، می باشد که به خداوند افترا بسته و چیزى
را که اهل آن نیست بعنوان مخالفت با پدرش و حسادت با برادرش ادعا می نماید و او همان کسى
است که آرزو مى کند هنگام غیبت امام زمان از اسرار الهى خبردار گردد . آنگاه على بن الحسین ( ع )
بشدت گریست و فرمود : گویا مى بینم که جعفر کذاب حاکم ستمگر را براى تفتیش و جستجوى
حضرت مهدى و امر ولى الله ( ع ) که در پناه و حفظ الهى غایب شده بود راهنمائى کرد و از خلیفه
مى خواست که وکیل پدرش امام هادى علیه السلام شده و امور آن حضرت به او واگذار گردد ، در حالیکه
نمى داند پست تر از آن است که چنین لیاقتى داشته باشد ، و همچنین قصد داشته که چنانچه به
حضرت مهدى علیه السلام دست یابد او را کشته و میراث برادرش را
بنا حق غصب نماید . راوى ( ابو خالد کابلى ( مى گوید عرض کردم :
اى فرزند رسول خدا آیا اینها شدنى است ؟ فرمود : آرى بخدا سوگند ،
اینها همه در صحیفه اى که در آن وقایع غم انگیزى که بر ما پس از
رسول خدا صلى الله علیه و آله جارى مى گردد ، نوشته شده است ،
ابو خالد مى گوید عرض کردم : اى پسر رسول خدا پس از آن چه خواهد
شد ؟ فرمود : سپس غیبت امام دوازدهم از جانشینان رسول خدا
صلى الله علیه و آله و امامان پس
از پیامبر صلى الله علیه و آله طولانى خواهد گشت . اى ابا خالد کسانى که در زمان غیبت
قائل به امامت آن حضرت بوده و منتظر ظهور آن حضرت بمانند برترین اهل هر زمان بوده و خداوند
متعال چنان عقل و فهم و معرفتى به آنها عطا کرده که زمان غیبت براى آنها مانند زمان حضور و
مشاهده مى گردد و ایشان را در آن زمان بمنزله مجاهدین در رکاب رسول الله صلى الله علیه وآله
قرار داده است و آنها حقیقتا شیعیان خالص ما و دعوت کنندگان به دین خداوند متعال در
پنهان و آشکار خواهند بود و حضرت فرمود : انتظار فرج از بزرگ ترین و برترین فرج هاست .
***************************************
حدیث تولی و تبری
أحمد بن اسحاق بن سعد اشعرى مى گوید بر ابو محمد حسن بن علی علیهما
السلام وارد شدم مى خواستم درباره جانشین پس از او از آن حضرت بپرسم ،
که امام ( ع ) ابتدائا به من فرمود : اى أحمد بن اسحاق ، خداوند تبارک و تعالى از
زمانى که حضرت آدم ( ع ) را آفرید تا قیامت ، زمین را خالى از حجت قرار نداده
است ، بواسطه وجود حجت ، بلا و دشواری ها از ساکنان زمین دفع شده و
بواسطه وجود او باران رحمت مى آید و نعمت هاى زمین را خارج مى سازد .
وى گفت : بدو عرض کردم : اى فرزند رسول خدا ( ص ) امام و جانشین پس از
شما کیست ؟ حضرت از جا برخاست و به سرعت داخل خانه شد و سپس بیرون
آمد و کودکى سه ساله را بر دوش خود داشت که صورتش چون ماه شب چهارده مى
درخشید فرمود : اى أحمد بن اسحاق اگر بخاطر عظمت تو در پیشگاه خداوند و بر حجت هاى او نبود ، ا
ین فرزندم را به تو نشان نمى دادم ، این فرزند هم نام و کنیه رسول خدا ( ص ) است ، همان کسى
که زمین را پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده باشد ، آکنده از عدل و داد مى کند .
اى أحمد بن اسحاق ، مثال او میان این امت مثال حضرت خضر ( ع ) و ذى القرنین است ، بخدا سوگند
او آنچنان غیبتى خواهد داشت که در آن هیچکس از هلاکت رهایى نمى یابد مگر آنکس که خداوند عز وجل
او را نسبت به امامت او و دعا براى شتاب در فرج آن حضرت ثابت قدم نگاه دارد .
أحمد بن اسحاق مى گوید : بدو عرض کردم : اى سرور من آیا علامت و نشانه اى در این
راستا وجود دارد که دلم آرام گیرد ؟ که ناگهان کودک ( ع ) با زبان عربى فصیح به سخن درآمد و فرمود :
من بقیة الله در زمین او و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم
، اى أحمد بن اسحاق بعد از این لحظه اثرى نمى یابى .أحمد بن اسحاق گفت : شادمان بیرون رفتم ،
فردا خدمت حضرت بازگشتم و بدو عرض کردم : اى فرزند رسول خدا ( ص ) به آنچه که منت بر من
گذاشتى بسیار شادمان شدم اکنون بفرمایید او چه شباهتى به خضر و ذى القرنین دارد ؟ فرمود : اى احمد
، طولانى بودن غیبت ، عرض کردم : اى فرزند رسول خدا ( ص ) آیا غیبت او به طول مى انجامد ؟
فرمود : آرى بخدا سوگند تا آنجا که بیشتر کسانى که به امامت او قائل بودند از عقیده خود برگردند
و کسى بر این عقیده باقى نماند مگر آنکس که خداوند از او پیمان ولایت ما را گرفته باشد ،
و ایمان را در دل او جایگزین و با روح خود ، او را حمایت و تأیید کند .اى أحمد بن اسحاق ،
این امرى است از امر خدا و رازى است از راز و اسرار خدا ، و غیبى است از غیب هاى خدا ، آنچه را که
به تو گفتم دریاب ، و آنرا نهان دار ، و از سپاسگزاران باش ، روز قیامت در علیین با ما خواهى بود .
***************************************
حدیث اطاعت و پیروی ازامام
( هشام بن سالم از امام صادق و او از پدر و جدش علیهم السلام نقل مى کند که آن حضرت فرمود : )
قائم از فرزندان من است ، نام او نام من وکنیه او کنیه من ، و شکل او شکل من ، و سنت او سنت
من است مردم را بر ملت و شریعت من بپا مى دارد ، وآنها را بسوى کتاب پروردگارم عزوجل مى خواند ،
کسى که او را اطاعت کند مرا اطاعت نموده و کسى که او را نافرمانى نماید مرا نافرمانى کرده و کسى
که در زمان غیبت ، منکر او باشد مرا انکار کرده و کسى که او را تکذیب نماید مرا تکذیب کرده و کسى که او
را تصدیق کند مرا تصدیق کرده است ، و از تکذیب کننده گانم در باره امر او ، و انکار کننده گان گفتارم درباره
او و گمراهان امتم از راه او ، به خدا شکایت مى کنم ، آنهایى که ظلم کرده اند بزودى خواهند دانست که به چه
کیفرگاه و محل انتقامى بازگشت مى کنند .
***************************************
حدیث تسلیم بودن در امر فرج
على بن حسان ، از عبدالرحمان بن کثیر ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : اى مهزم ،
کسانى که ( براى قیام حضرت مهدى علیه السلام ) وقت تعیین مى کنند ، دروغ مى گویند و کسانى
که در آن عجله کنند هلاک شده و کسانى که تسلیم باشند ( و آنچه را که خدا بخواهد قبول داشته باشند )
نجات مى یابند .
***************************************
حدیث آثار غیبت - شک
صقر بن ابى دلف مى گوید از ابو جعفر محمد بن علی الرضا ( ع ) شنیدم که فرمود :
امام و پیشواى پس از من پسرم على است ، فرمان او فرمان من و سخن او سخن من و اطاعت
از او اطاعت از من است ، پیشوا و امام پس از او پسرش حسن است ، فرمان او فرمان پدرش و
سخن او سخن پدرش و اطاعت از او اطاعت از پدر اوست ، و سپس ساکت شد ؟ عرض کردم :
اى فرزند رسول خدا ( ص ) امام و پیشواى بعد از حسن کیست ؟ حضرت به شدت گریست و سپس فرمود :
امام و پیشواى بعد از حسن پسرش قائم منتظر است ، بدو عرض کردم : اى فرزند رسول
خدا ( ص ) چرا وى قائم نامیده شد ؟ فرمود : چون او پس از آنکه نامش از یاد ها رفت و
بیشتر معتقدین به امامتش از عقیده خود برگشتند ، قیام مى کند ، به آن حضرت عرض
کردم : چرا وى را منتظر گویند ؟ فرمود :
چون او غیبتى طولانى و دراز دارد ، و افراد مخلص در انتظار اویند و تردید کنندگان او را رد مى کنند و انکار کنندگان
، یاد او را به استهزاء مى گیرند و وقت گذاران در غیبت ، دروغ مى گویند ، شتابزدگان در آن به هلاکت
مى رسند و مسلمانان در آن نجات و رهایى مى یابند .
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم