سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
< 1 2 3 4

91/7/21
10:24 ع

حکیمه خاتون، دختر امام محمّد تقى(علیه السلام) و عمّه امام حسن عسکرى(علیه السلام)مى فرماید:

ابا محمّد، حسن بن على(علیهما السلام) شخصى را نزد من فرستاد و پیغام داد:

«عمّه جان! امشب براى افطار نزد ما بیا که شب نیمه شعبان است، خداوند ـ تبارک و تعالى ـ امشب حجّت

خود را که حجّت او در روى زمین است، آشکار مى سازد.»

من خدمت آن حضرت شرفیاب شدم، عرض کردم: مادر او کیست؟

فرمود: نرجس.

عرض کردم: فدایت گردم; قسم به خدا! من اثرى از حاملگى در او نمى بینم.

فرمود: بدان! حقیقت همین است که من به تو مى گویم.

پس از این گفت و گو وارد اندرون خانه حضرت شده سلام کردم و نشستم. نرجس خاتون کفش

مرا درآورده و فرمود: بانوى من! حالتان چطور است؟

عرض کردم: بانوى من و خاندان من، تو هستى.

فرمود: این چه حرفى است که مى زنید  ]من کجا و این مقام بزرگ؟  [ 

عرض کردم: دخترم! خداوند ـ تبارک و تعالى ـ امشب پسرى به تو عطا خواهد نمود که سروَر دنیا

و آخرت است. آنگاه او در حالى که آثار حجب و حیا در او نمایان بود، آرام نشست. پس از آن که نماز

عشا را خواندم و افطار کردم، به بستر رفته و خوابیدم. نیمه شب براى اداى نماز شب برخاستم.

وقتى نمازم به پایان رسید، نرجس خاتون خوابیده بود و هیچ اثرى از زایمان در او دیده نمى شد.

مشغول تعقیبات نماز شدم. دوباره خوابیدم; ناگهان با هراس از خواب پریدم، دیدم نرجس

خاتون آرمیده وخواب است.

در این هنگام، به وعده امام شک کردم. ناگاه امام(علیه السلام) از اتاق خویش با صداى

بلند فرمود:«عمّه جان! عجله نکن نزدیک است.»

شروع به قرائت سوره«الم سجده» و «یس» نمودم. هنگام قرائت من، نرجس خاتون با هراس

از خواب پرید.به طرف او رفتم و گفتم: اسم اللّه علیکِ،(   [2]   ) آیا چیزى احساس مى کنى؟»

فرمود:«آرى، عمّه جان!».

عرض کردم: برخود مسلّط باش و دل قوى دار، این همان است که به تو گفتم.

آنگاه دوباره به خواب رفتم در حالى که او کاملاً براى زایمان آماده شده بود. دیگر چیزى نفهمیدم

تا این که حضور مولایم حضرت حجت(علیه السلام) را احساس کردم. بیدار شدم،

روانداز را کنار زدم دیدم در سجده است. او را در آغوش کشیدم. بسیار پاکیزه بود.

در این هنگام ابامحمّد، حسن بن على(علیهما السلام) با صداى بلند فرمود: «عمّه جان!

فرزندم را بیاور».

او را به نزد حضرت(علیه السلام) بردم، آن بزرگوار کودک را روى یک دست خود گذاشت

و دست دیگر را بر پشت او نهاد و پاهایش را به سینه چسبانید. آنگاه زبان مبارک را در دهان

آن طفل چرخاند و دست بر چشمها و گوشها و مفاصل او کشید و فرمود: «پسرم سخن بگو.»

آن مولد مسعود فرمود: «اشهد أن لا إله إلاّ اللّه وحده لاشریک له، و أشهد أنَّ محمّداً رسول اللّه

(صلى الله علیه وآله وسلم)»

آنگاه بر على امیرالمؤمنین(علیه السلام) و یک یک ائمّه معصومین(علیهم السلام) درود

فرستاد تا رسید به پدر بزرگوار خود، چشم باز کرد و بر آن حضرت سلام نمود.

امام حسن عسکرى(علیه السلام) فرمود:«عمّه جان! او را به نزد مادرش ببر تا بر او نیز سلام کند».

او را گرفتم و به نزد مادرش بردم; بر مادر خود نیز سلام نمود، پس او را به اتاق

امام(علیه السلام) بازگرداندم.

حضرت(علیه السلام) فرمود: «عمّه جان! روز هفتم نیز نزد ما بیا».

بامدادان که خورشید دمید به اتاق امام(علیه السلام) بازگشتم تا با ایشان خداحافظى کنم.

وقتى روپوش از گهواره آن مولود مسعود را کنار زدم او را نیافتم. به حضرت عرض کردم:

فدایت شوم! سروَرم چه شد؟

فرمود: او را به همان کسى که مادر موسى(علیه السلام) فرزندش را سپرد، سپردم.

روز هفتم به خدمت حضرت(علیه السلام) شرفیاب شدم. سلام کردم و در محضرش نشستم. فرمود:

«فرزندم را نزد من بیاور!»

سروَرم را در قنداقه اى نزد حضرت(علیه السلام)آوردم، و آن بزرگوار مجدّداً مانند بار اوّل زبان در

دهان او چرخاند; گویى که به او شیر یا عسل مى خورانید. آنگاه فرمود:«پسرم! سخن بگو»

فرمود:«أشهد أن لا إله إلاّ اللّه» و حضرت پیامبر محمّد مصطفى(صلى الله علیه وآله وسلم)را درود

و ثنا گفت، و بر على امیرالمؤمنین(علیه السلام) و یک یک ائمّه(علیهم السلام)درود فرستاد

تا به پدر بزرگوار خود رسید، آنگاه این آیه را تلاوت نمود:

(بسم اللّه الرحمن الرحیم* وَنُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً

وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثیِنَ* وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِى الاَْرْضِ وَنُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما

کَانُوا یَحْذَرُونَ).(   [3]   ) 

«و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منّت نهیم و آنان را پیشوایان 

  ]مردم   [گردانیم، و ایشانرا وارث   ]زمین   [کنیم* و در زمین قدرتشان دهیم و   ]از طرفى  [ 

  به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند، بنمایانیم».

موسى بن محمّد ـ که راوى این حدیث شریف است ـ مى گوید: این حدیث را از عقبه، خادم امام

 حسن عسکرى(علیه السلام) نیز پرسیدم، او گفته حکیمه(علیها السلام) را تصدیق کرد(   [4]   ).

 

این حکایت ادامه دارد ....

-----------------------------------------------

 [1]ـ سوره یوسف، آیه 3.

[2] ـ معمولاً وقتى کسى با هراس از خواب مى پرد نام خدا را بر او جارى مى سازند و مى گویند: «بسم اللّه الرحمن الرحیم».

[3] ـ سوره قصص، آیه 5 و 6.

[4] ـ کمال الدین، ج 2، ص 424 ـ 426، بحار الانوار، ج 51، ص 2 تا 4.

 

 


  

پیام رسان

+ سوال: منظور از تسویل نفس چیست ؟ پاسخ آیت الله جعفر سبحانی : در قرآن مجید مکرارا از «تسویل نفس» سخن به میان آمده است و مفاد آن این است که نفس انسانى روى تمایلات نفسانى، کارهاى زشت را نزد او زیبا جلوه دهد، از این جهت برخى براى انسان، نفسى به نام «مسوله» اثبات کرده اند، در مقابل «نفس مطمئنه» و یا «لوامه» و یا «راضیه» ،

+ **امام على علیه‏ السلام :**از غیرت نابه‏جا بپرهیز؛ چرا که این کار، زنان درستکار را به لغزش مى‏کشانَد؛ اما برکارزنان، نظارت داشته باش و هرگاه گناهى از آنان دیدى، چه بزرگ و چه کوچک، ازطریق نشان دادن ناخشنودى خویش، با آن برخورد کن و از مجازات کردن بپرهیز، چراکه گناه، بزرگ و تذکّر، کم اثر مى‏گردد..... تحف العقول، ص 87

+ **امام صادق علیه‏ السلام :** شوهر در رابطه با همسرش از سه چیز بى‏نیاز نیست: سازگارى که با آن، سازگارى ومحبت و عشق زن را به خود جلب کند و خوش اخلاقى با او و دلبرى از او با آراستن خودبراى وى و فراهم آوردن امکانات رفاهى او..... تحف العقول ، ص 323



+ **امام سجاد علیه‏ السلام :**حق زن آن است که بدانى خداوند او را مایه آرامش و آسایش و همدم و پرستار توقرار داده است، هم چنین بر هر یک از شما واجب است که خداوند را بخاطر وجوددیگرى ستایش کند و بداند که او نعمتى است که خداوند ارزانى داشته و واجب است کهبا نعمتِ خداوندى رفتار نیک داشته باشد و او را گرامى بدارد و با او سازگارى کند و هرچند حق تو بر زنت بیشتر است و



+ رابطه انیشتن و آیت الله بروجردی

+ **امام صادق علیه السلام:** آزاده در همه حال آزاده است: اگر بلا و سختى به او رسد شکیبایى ورزد و اگر مصیبت‏ها بر سرشفرو ریزند او را نشکنند هرچند به اسیرى افتد و مقهور شود و آسایش را از دست داده و به سختى و تنگدستى افتد. چنان که یوسف صدیق امین، صلوات اللّه‏ علیه، به بندگى گرفته شد و مقهور و اسیر گشت اما این همه به آزادگى او آسیب نرساند.....(کافى، ج2، ص89، ح6)

+ **امام صادق علیه السلام:** پنج خصلت است که در هر کس یکى از آنها نباشد خیر و بهره زیادى در او نیست: اول: وفادارى دوم: تدبیر سوم: حیا چهارم: خوش اخلاقى و پنجم: ـ که چهار خصلت دیگر را نیز در خود دارد ـ آزادگى......(خصال، ص284، ح33)

+ **پیامبر صلى الله علیه و آله:** خشم از شیطان و شیطان از آتش آفریده شده است و آتش با آب خاموش مى شود، پس هرگاه یکى از شما به خشم آمد، وضو بگیرد........(نهج الفصاحه، ح 660)

+ امام على علیه ‏السلام : درباره آیه سهم خود را از دنیا فراموش مکن : [یعنى] سلامتى ، توانایى ، فرصت ، جوانى و شادابى‏ ات را فراموش مکن ، تا با آنها ، آخرت را به دست آورى.......وسایل الشیعه ج1 ، ص90 - مجموعه ورام ج2 ، ص165



+ **امام صادق علیه السلام** :مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترین آنها این است که آدمى تنها حق را بگوید، هر چند بر ضد خود یا پدر و مادرش باشد و به خاطر آنها از حق منحرف نشود……………مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 9 ، ص 45 - بحار الأنوار(ط-بیروت)، ج71، ص223

مشخصات مدیر وبلاگ
 
سیاوش[496]
 

من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
upturn یعنی تغییر مطلوب ***جزین*** عکس و مطلب جالب و خنده دار alone شقایقهای کالپوش سکوت ابدی بلوچستان هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ محمد جهانی سفیر دوستی اطلاعات عمومی .: شهر عشق :. پیامنمای جامع بادصبا ایران اسلامی منطقه آزاد مشاوره - روانشناسی من.تو.خدا دل شکســــته روشن تر از خاموشی (بنفشه ی صحرا) عشق جزتو Manna عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) گل یا پوچ؟2 مهاجر جیغ بنفش در ساعت 25 ستاره طلایی مردود گروه اینترنتی جرقه داتکو فقط خدا بـــاور مـــ♥ـن....!!ツ آتیه سازان اهواز خداجون دوستت دارم اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما... آقا رضا کشاورزی نوین شاهکار باکری میاندوآب نــــــا کجــــــا آبـــــــاد دل مــــن ... mordan شَبـَــــــــــــــکَة المِشـــــــــــــکاة الإسلامیــــــــــة ایرانیان ایرانی سکوت پرسروصدا فاطمیون لنجان خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا دل نوشته های من دل شکسته نبض شاه تور صل الله علی الباکین علی الحسین مهندسی متالورژِی خوش مرام مطالب عاشقانه تینا ستاره سهیل معماری نوین غلط غو لو ت I love you آزاد اندیشان خـــــستــــــــــــه امـــــــــــــــــ مناجات با عشق از یک انسان جوجو نوجوونی از خودتون ME&YOU من + تو = ما بسوی ظهور می نویسم هر چی بدونم به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید أین تذهبون؟ سومین حرکت دوست خوب جیگر نامه anzalichi سه ثانیه سکوت درجست وجوی حقیقت داستان نویس جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی ミ★ミسکوت غمミ★ミ Romance عشق ممنوعه و دلتنگی بمب خنده ریحانه لپ لپ عشق نردبانی برای لمس رویا ها زمانه یکی بود هنوزهم هست ای غایب از نظر به خدا می سپارمت تنهایی چـــــاوش ( چه خبر از دنیا ؟؟؟؟) عاشق تنها.... آریایی مدیا پلیر خاطره سمت خیال دوست آشنای غریب دوستانه ماه آسمون من عاشق ترین آدم دنیا تنهایی من مجمع فرهنگی فاطمیون شهرستان لنجان دلتنگی آتش عشق ❤❤ جزرومد❤❤ علاقه به کف پا و فلک رندانه گریه های شبانه کسب در آمد آسان از اینترنت امانتدار امام تنهایی.......
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ        
       


ساخت کد موزیک آنلاین

http://www.0up.ir/do.php?filename=45.wma