90/11/2
7:11 ص
- روز قیامت، روزی است که ستمگر، دست خود را میگَزَد و میگوید:
«وای بر من!... ای کاش فلانی را برای دوستی انتخاب نکرده بودم... او
مرا گمراه کرد، زمانی که قرآن را خوانده بودم »...
آری!... شیطان چنین دوستی است و همیشه انسان را تنها میگذارد .
- اگر کسانی را دیدی که در نشانهها فرو میروند اما قصدشان انکار
آیههای ماست، روی از آنان بگردان تا مشغول سخنی دیگر شوند... و اگر
چنین چیزی را دانستی اما شیطان از یادت برد، از گروهشان
فاصله بگیر که ستمگرند!
- در روز قیامت، دوستان صمیمی، همدیگر را نخواهند شناخت
و دشمن هم خواهند شد .
دوست نزدیکترین خویشاوند و بهترین اندوخته آدمی است...
کسی که دوستی ندارد، اندوخته ندارد.- دوستان،
یک روحاند در چند پیکر.
میزانالحِکمَه، جلد6، صفحه 190، حدیث10367
تا 10370(به نقل از غُرَرُالحِکَم و دُرَرُالکَلِم).
- درباره هیچکس قضاوت نکنید... تا وقتی که ببینید با چه کسانی
همنشین است... زیرا آدمها از راه همنشیان شناخته میشوند.
میزانالحِکمَه، جلد6، صفحه 191، حدیث 10373
(به نقل از بِحارُالاَنوار مرحوم مجلسی)
وقتی که از تو خشمگین میشود...
در نیاز مالی...
و در سفر.
و نیز از دوستی با کسی که مدام در جستجوی عیبهای
دیگران است، پرهیز کن!... زیرا نوبت تو هم خواهد شد
میزانالحِکمَه، جلد6، صفحه 194، حدیث 10390
(به نقل از الاَمالی شیخ طوسی)
- همنشینی با بدان، بدی را به روح آدمی وارد میکند... مانند
باد که اگر از جای بدبویی بگذرد، بو را با خود میآورد.
میزانالحِکمَه، جلد6، صفحه 196، حدیث 10402
(به نقل از غُرَرُالحِکَم و دُرَرُالکَلِم)
- همنشینی کسی که آنچه برای خود میپسندد برای
تو نمیپسندد، خیری ندارد.
میزانالحِکمَه، جلد6، صفحه 197، حدیث 10406
(به نقل از الدُّرَّهالباهِرَه)
- بترس از همنشینی با کسی که:
خیرش سُست...
شرَّش نیرومند...
و نفسش پلید است.
زیرا هنگام ترس، خود را کنار میکشد و هنگام ایمنی شجاع میشود!
میزانالحِکمَه، جلد6، صفحه 198، حدیث 10407
(به نقل از التَّنبیهُالخَواطر)
90/11/1
8:54 ع
1- اولین چیزی که در روز قیامت در میزان اعمال بنده قرار می گیرد
اخلاق پسندیده او است .
وسائل الشیعه ج 12 ص 157
2- هنگامی که رسول خدا (ص) از چیزی محزون و غمناک می گردید
به نماز پناه می برد.
(مجمع البیان 6: 347 سوره الحجر)
3- راهنمایی به نیکی مثل کسی است که آن را انجام می دهد
(الکافی)
4- امام علی ع فرمود: از رسول خدا ص شنیدم که اینگونه فرمود:
«من با اخلاق نیک و شایسته مبعوث گردیدم.»
امالی شیخ طوسی 2 : 209
5- پیامبر اکرم (ص) فرمودند: بیشترین چیزی که امت من به سبب آن
وارد بهشت می شوند پرهیزگاری و حسن خلق است
کافی ج 2 ص 100
6- پیامبر اکرم (ص) فرمودند : هر کس دوست دارد دعایش مستجاب شود
پس باید خوراک و کسب خود را حلال و پاکیزه کند
بحارالانوار ج 93 ص 37
7- پیامبر (ص) کارهای نیک را تحسین و تقویت می نمود و کارهای
زشت را قبیح وحقیر می شمرد
(سنن النبی 50)
8- امام علی ع فرمود: فَتَأسَّ بِنَبیَّّکَ الاََطیَبِ الاَطهَرِ به پیامبر (ص)
پاک و پاکیزه اقتدا نما
(سنن النبی 66)
9- هر کس که محضر پیامبر (ص) درک کرده بود می گفت مانند پیامبر
هیچکس را نه از پیشینیان و نه بعد ندیده ام.
( مکارم الاخلاق 23)
10-رسول خدا (ص) فرمودند: « هر کس که می خواهد عطر مرا استشمام
کند ، گل محمدی را بو نماید .»
مکارم الاخلاق 44
11- جبرئیل به پیامبر (ص) فرمود : ای محمد ! بگو در همه اوقاتت :
الحمد لله رب العالمین »
امالی الشیخ المفید :347
12-امام علی (ع) فرمودند : رسول خدا ص هیچ چیز را از شام و غیر آن
بر نماز مقدم نمی داشت و هنگامی که وقت نماز می شد ، گوئی هیچ
کدام از اهل و عیال قوم و خویش ، دوست و رفیق خود
را نمی شناخت.
وعدة الداعی :139
13-حضرت امام رضا (ع) به یاران خویش فرمودند: «سلاح پیامبران را همراه
خود داشته باشید. به امام گفتند: سلاح پیامبران چیست ؟
فرمود : «دعا کردن»
الکافی 2 : 468
14-رسول خدا (ص)در هر روز از شش چیز به خدا پناه می برد: از شک ،
شرک ، تعصب بی جا، خشم ، ستم و حسد.
الخصال : 329
15-جوانمردی ما اهل بیت در این است که از کسانی که به ما ظلم
می کنند ، گذشت می نمائیم و به کسانی که ما را محروم
ساختند، بخشش می نمائیم.»
تحف العقول 38
90/10/28
12:32 ص
1- امام رضا علیهالسلام :
مِن اَخلاقِ النبیاءِ التَّنَظُّفُ؛
پاکیزگى از اخلاق پیامبران است.
کافى، ج 5، ص 567، ح 50
2- رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
کادَ الحَلیمُ أَن یَکونَ نَبیّا؛
آدم بردبار به پیامبرى نزدیک است.
بحارالأنوار، ج43، ص70، ح61
3- رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
إِنَّ الانبیاءَ إِنَّما فَضَّلَهُمُ اللّه عَلى خَلقِهِ بِشِدَّةِ مُداراتِهِم
لأَِعداءِ دینِ اللّه وَحُسنِ تَقیَّتِهِم لأَِجلِ إِخوانِهِم فِى اللّه ؛
خداوند از این رو پیامبران را بر دیگر مردمان برترى داد که
با دشمنان دین خدا بسیار با مدارا رفتار مى کردند و براى
حفظ برادران همکیش خود نیکو تقیه مى کردند.
بحارالأنوار، ج75، ص401، ح42
4- رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
أَدِّبوا أولادَکُم عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: حُبِّ نَبیِّکُم وَحُبِّ
أَهلِ بَیتِهِ وَقِراءَةِ القُرآنِ؛
فرزندان خود را به کسب سه خصلت تربیت کنید: دوستى
پیامبرتان و دوستى خاندانش و قرائت قرآن.
کنزالعمال، ج16، ص456، ح45409
5- امام صادق علیه السلام :
لَمْ یَبْعَثِ اللّهُ نَبیّا قَطُّ اِلاّ بِالْبِرِّ وَالْعَدْلِ؛
خداوند هیچ پیامبرى را جز به نیکى و عدالت بر نینگیخت.
بحارالأنوار، ج 24، ص 292
6- پیامبر صلىاللهعلیهوآله :
اَدِّبوا اَولادَکُمْ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ : حُبِّ نَبیِّکُمْ و حُبِّ اَهْلِ بَیْتِهِ
وَ عَلى قِراءَةِ الْقُرآنِ ؛
فرزندانتان را به سه چیز ادب کنید: عشق به پیامبرتان، عشق
به خاندان او، و قرآن خواندن.
غرر الحکم، ح 4488
7- امام رضا علیهالسلام :
... فَاِن قالَ قائِلٌ : فَلِمَ وَجَبَ عَلَیْهِمْ مَعْرِفَةُ الرُّسُلِ وَالاِْقْرارُ بِهِم
وَالاِْذعانُ لَهُم بِالطّاعَةِ؟ قیلَ : لاَِنـَّهُ لَمّا اَنْ لَمْ یَکُنْ فى خَلْقِهِمْ
وَ قُواهُم ما یُکْمِلونَ بِهِ مَصالِحَهُم وَ کانَ الصّانِعُ مُتَعالیا عَنْ اَنْ یُرى
وَ کانَ ضَعْفُهُمْ وَ عَجْزُهُمْ عَنْ اِدْراکِهِ ظاهِرا ، لَمْ یَکُنْ بُدٌّ لَهُمْ مِنْ
رَسولٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُمْ مَعْصومٍ ، یُؤَدّى اِلَیْهِم اَمْرَهُ وَ نَهْیَهُ وَ اَدَبَهُ ، و
یَقِفُهُمْ عَلى ما یَکونُ بِهِ اجْتِرارُ مَنافِعِهِمْ وَ مَضارِّهِم ؛
اگر کسى بگوید : چرا شناخت پیامبران و اعتراف به آنها و اقرار به
(لزوم) اطاعت از آنان ، بر مردم واجب است؟ در پاسخ گفته شود :
چون در وجود مردم و قواى آنان ، چیزى نیست که با آن ، مصالحشان
را کامل سازند و آفریدگار نیز برتر از آن است که دیده شود ، سستى
و ناتوانى آنان از ادراک او آشکار است ، پس چارهاى جز این نیست
که میان خداوند و مردم ، پیامآورى معصوم باشد که اوامر و نواهى
و ادب (و آموزههاى) او را به ایشان برساند و آنها را به آنچه مایه
سود و زیانشان است ، آگاه سازد.
علل الشرایع، ج 2، ص 394، ح 11
8- پیامبر صلىاللهعلیهوآله :
اِنّا اُمِرْنا مَعاشِرَ الاَنْبیاءِ بِمُداراةِ النّاسِ، کَما اُمِرْنا بِاِقامَةِ الفَرائِضِ؛
ما پیامبران، همانگونه که به برپا داشتن واجبات مأمور شدهایم،
به مدارا کردن با مردم نیز مأمور شدهایم.
امالى طوسى، ص 521
9- امام صادق علیهالسلام :
مَا کَلَّمَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله اَلْعِبادَ بِکُنْهِ عَقْلِهِ
قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله : اِنّا مَعاشِرَ الاَْنْبیاءِ اُمِرْنا
اَنْ نُـکَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ ؛
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله هرگز با مردم به اندازه عقل خود
سخن نگفتند و فرمودند: ما پیامبران مأموریم که با مردم به
اندازه عقل و فهمشان سخن بگوییم.
کافى، ج 1 ، ص 23
10- پیامبر صلىاللهعلیهوآله :
خَمْسٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلینَ: اَْلْحَیاءُ وَ الْحِلْمُ وَ الْحِجامَةُ
وَ السِّواکُ وَ التَّعَطُّرُ؛
پنج چیز از سنت پیغمبران است: حیا، بردبارى، حجامت کردن،
و مسواک و عطر زدن.
نهج الفصاحه، ح 1463
11- پیامبر صلىاللهعلیهوآله :
اَکْرَمُ اَخلاقِ النَّبیّینَ وَ الصِّدّیقینَ وَ الشُهَداءِ وَ الصّالِحینَ
التَّزاوُرُ فِى اللّهِ؛
بزرگوارانهترین اخلاق پیامبران، صدیقین (انسانهاى راستین)
شهدا و صالحین، دیدار یکدیگر براى خداست.
دعائم الاسلام، ج 2، ص 106
12- امام صادق علیهالسلام :
اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبیّا اِلاّ بِصِدْقِ الْحَدیثِ وَ اَداءِ
الاَْمانَةِ اِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ؛
خداوند عزوجل هیچ پیامبرى را نفرستاد، مگر به راستگویى
و برگرداندن امانت به نیکوکار و بدکار .
کافى، ج 1، ص 104، ح 1
13- امام على علیه السلام :
فى صِفَةِ النَّبىِّ صلى الله علیه و آله طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ
قَد أَحکَمَ مَراهِمَهُ وَأَحمى (أمضى) مَواسِمَهُ یَضَعُ ذلِکَ
حَیثُ الحاجَةُ إِلَیهِ مِن قُلوبٍ عُمىٍ وَآذانٍ صُمٍّ وَأَلسِنَةٍ بُکمٍ،
مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الغَفلَةِ وَمَواطِنَ الحَیرَةِ... ؛
در توصیف پیامبر صلى الله علیه و آله مى فرماید: پزشکى
است که با دانش خود، همواره میان مردم مى گردند، مرهمهایش
را به خوبى فراهم و ابزار کارش را آماده کرده و آنها را هر جا که
لازم باشد، از دلهاى کور و گوشهاى کر و زبانهاى گنگ به کار
مى برد. غفلت گاه ها و جایگاه هاى حیرت را جستجو و با
داروى خود آنها را درمان مى کند.
نهج البلاغه، خطبه 108
14- امام حسین علیه السلام :
کانَ صلى الله علیه و آله... یُعطى کُلَّ جُلَسائِهِ نَصیبَهُ وَ
لا یَحسَبُ أَحَدٌ مِن جُلَسائِهِ أَنَّ أَحَدا أَکرَمُ عَلَیهِ مِنهُ؛
پیامبر صلى الله علیه و آله بهره هر یک از هم نشینان خود را
عطا مى فرمودند و چنان معاشرت مى نمودند که کسى گمان
نمى کرد شخص دیگرى نزد پیامبر از او گرامى تر باشد.
بحارالأنوار، ج16، ص152، ح4
-15 امام على علیه السلام :
وَهُوَ خاتَمُ النَّبیّینَ، أَجوَدُ النّاسِ کَفّا وَاَرحَبُ النّاسِ صَدرا وَأَصدَقُ
النّاسِ لَهجَةً وَأَوفَى النّاسِ ذِمَّةً وَأَلیَنُهُم عَریکَةً وَأَکرَمُهُم عِشرَةً
مَن رَآهُ بَدیهَةً هابَهُ وَمَن خالَطَهُ مَعرِفَةً أَحَبَّهُ یَقولُ ناعِتُهُ:
لَم اَرَقَبلَهُ وَلا بَعدَهُ مِثلَهُ؛
او خاتم پیامبران است. بخشنده ترین مردم بود، سعه صدرش
از همه بیشتر (پرحوصله ترین مردم) و راستگوترین و پایبندترین
آنان به عهد و پیمان. از همه نرمخوتر بود و رفتارش بزرگوارانه تر.
هر کس بدون سابقه قبلى او را مى دید، هیبتش او را مى گرفت
و هر کس با او معاشرت مى نمود و او را مى شناخت دوستدارش
مى شد و هر کس مى خواست او را وصف کند، مى گفت:
نظیر او را در گذشته و حال ندیده ام.
بحارالأنوار، ج16، ص190، ح27
90/10/26
11:20 ع
لا تَزالُ اُمَّتى بِخَیرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَکاةَ وَقَروا الضَّیفَ... ؛
امّتم همواره در خیر و خوبى اند تا وقتى که یکدیگر را دوست بدارند،
نماز را برپا دارند، زکات بدهند و میهمان را گرامى بدارند...
امالى طوسى، ص 647، ح 1340
اُنظُر فیما تُصَلّى وَعَلى ما تُصَلّى اِن لَم یَکُن مِن وَجهِهِ وَحِلِّهِ فَلا قَبولَ؛
بنگر در چه (لباسى) و بر چه (چیزى) نماز مى گزارى، اگر از راه
صحیح و حلالش نباشد، قبول نخواهد بود.
تحف العقول، ص 174
مَن قَبِلَ اللّه مِنهُ صَلاةً واحِدَةً لَم یُعَذِّبهُ وَمَن قَبِلَ مِنهُ حَسَنَهً لَم یُعَذِّبهُ؛
خداوند از هر کس یک نماز و یا یک کار نیک را قبول کند، عذابش نمى نماید.
کافى، ج 3، ص 166، ح 11
تَسبیحُ فاطِمَةَ علیهاالسلام فى کُلِّ یَومٍ فى دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ اَحَبُّ اِلَىَّ
مِن صَلاةِ اَلفِ رَکعَةٍ فى کُلِّ یَومٍ؛
تسبیحات فاطمه زهرا علیهاالسلام در هر روز پس از هر نماز نزد من
محبوب تر از هزار رکعت نماز در هر روز است.
کافى، ج 3، ص 343، ح 15
اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّینِ وَ فیها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبیاءِ
وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِکَةِ وَ هُدىً و ایمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَکَةٌ فِى الرِّزقِ؛
نماز، از آیین هاى دین است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پیامبران
است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدایت، ایمان، نور معرفت و برکت
در روزى است.
خصال، ص 522، ح 11
ثَلاثٌ لَو یَعلَمُ النّاسُ ما فیهِنَّ ما اُخِذنَ اِلاّ بِسَهمَةٍ حِرصا عَلى ما فیهِنَّ مِن
الخَیرِ وَ البَرَکَةِ: اَلتَّذینُ بِالصَّلاةِ وَ التَّهجیُر بِالجَماعاتِ وَ الصَّلاةُ فى اَوَّلِ الصُّفوفِ؛
سه چیز است که اگر مردم آثار آن را مى دانستند، به جهت حریص بودن به
خیر و برکتى که در آنها هست، به قرعه متوسل مى شدند: اذان نماز، شتاب
به نماز جماعت و نماز در صف اول.
کنزالعمّال، ح 43235
اَلنَّظیفُ مِنَ الثِّیابِ یُذهِبُ الهَمَّ وَالحُزنَ وَهُوَ طَهورٌ لِلصَّلاةِ؛
لباس پاکیزه غم و اندوه را برطرف مى کند و باعث پاکیزگى نماز است.
کافى، ج 6، ص 444، ح 14
اَلا اُخبِرُکُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصّیامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَینِ،
فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البَینِ هِىَ الحالِقَةُ؛
آیا به چیزى با فضیلت تر از نماز و روزه و صدقه (زکات) آگاهتان نکنم؟ و آن
اصلاح میان مردم است، زیرا تیره شدن رابطه بین مردم ریشه کن کننده دین است.
نهج الفصاحه، ح 458
کونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَیرِ اَ لسِنَتِکُم، لِیَرَوا مِنکُم الوَرَعَ وَ الجتِهادَ وَ الصَّلاةَ
وَ الخَیرَ، فَاِنَّ ذلِکَ داعیَةٌ؛
مردم را به غیر از زبان خود، دعوت کنید، تا پرهیزکارى و کوشش در عبادت و نماز
و خوبى را از شما ببینند، زیرا اینها خود دعوت کننده است.
کافى، ج 2، ص 78، ح 14
لاتَنظُروا إِلى کَثرَةِ صَلاتِهِم وَصَومِهِم وَ کَثرَةِ الحَجِّ وَالمَعروفِ وَطَنطَنَتِهِم بِاللَّیلِ،
وَلکِنِ انظُروا إِلى صِدقِ الحَدیثِ وَأَداءِ المانَةِ؛
به زیادى نماز و روزه و حج و احسان و مناجات شبانه مردم نگاه نکنید، بلکه
به راستگویى و امانتدارى آنها توجه کنید.
بحارالأنوار، ج 75، ص 114، ح 5
ثَلاثٌ لَو یَعلَمُ النّاسُ ما فیهِنَّ ما اُخِذنَ اِلاّ بِسَهمَةٍ حِرصا عَلى ما فیهِنَّ مِن الخَیرِ
وَ البَرَکَةِ: اَلتَّذینُ بِالصَّلاةِ وَ التَّهجیُر بِالجَماعاتِ وَ الصَّلاةُ فى اَوَّلِ الصُّفوفِ؛
سه چیز است که اگر مردم آثار آن را مى دانستند، به جهت حریص بودن به خیر
و برکتى که در آنها هست، به قرعه متوسل مى شدند: اذان نماز، شتاب به
نماز جماعت و نماز در صف اول.
کنزالعمّال، ح 43235
مَنِ اغتابَ مُسلِما أَو مُسلِمَةً لَم یَقبَلِ اللّه صَلاتَهُ وَلاصیامَهُ أَربَعینَ یَوما
وَلَیلَةً إِلاّ أَن یَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ؛
هر کس از مرد یا زن مسلمانى غیبت کند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز
و روزه او را نپذیرد مگر این که غیبت شونده او را ببخشد.
بحارالأنوار، ج 75، ص 258، ح 53
لا تَغتَرّوا بِصَلاتِهِم وَلا بِصیامِهِم، فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَما لَهِجَ بِالصَّلاةِ وَالصَّومِ حَتّى لَو
تَرَکَهُ استَوحَشَ، وَلکِنِ اختَبِروهُم عِندَ صِدقِ الحَدیثِ وأداءُ الأمانَةِ؛
فریب نماز و روزه مردم را نخورید، زیرا آدمى گاه چنان به نماز و روزه خو مى
کند که اگر آنها را ترک گوید، احساس ترس مى کند، بلکه آنها را
به راستگویى و امانتدارى بیازمایید.
کافى، ج 2، ص 104، ح 2
لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ؛
عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت،
زیاد در کار خدا اندیشیدن است.
تحف العقول، ص448
اثافى الاسلام ثلاثة: الصلوة و الزکوة و الولایة،لا تصح واحدة
منهن الا بصاحبتیها؛
سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که
هیچ یک از آنها بدون دیگرى درست نمى شود.
کافى جلد2، ص 18
90/10/26
12:2 ص
امام على علیه السلام :
ما یَسُرُّنى لَومِتُّ طِفلاً وَاُدخِلتُ الجَنَّةَ وَلَم أَکبَر فَأَعرِفَ رَبّى عَزَّوَجَلَّ؛
دوست ندارم که در کودکى از دنیا مى رفتم و وارد بهشت مى شدم و بزرگ نمى شدم تا
پروردگارم، عزّوجلّ، را بشناسم......کنزالعمال، ج13، ص151، ح36472
رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
أَفضَلُ العمالِ العِلمُ بِاللّه إِنَّ العِلمَ یَنفَعُکَ مَعَهُ قَلیلُ العَمَلِ وَکَثیرُهُ وَإِنَّ الجَهلَ لایَنفَعُکَ مَعَهُ
قَلیلُ العَمَلِ وَلا کَثیرُهُ؛
بهترین اعمال، خداشناسى است، زیرا با وجود علم و معرفت، عمل، کم یا زیاد تو
را سود مى بخشداما با وجود نادانى (نسبت به خدا) عمل، نه اندکش تو را
سود مى بخشد نه بسیارش....کنزالعمال، ج10، ص143، ح28731
امام على علیه السلام :
وَلَو ضَرَبتَ فى مَذاهِبِ فِکرِکَ لِتَبلُغَ غایاتِهِ ما دَلَّتکَ الدَّلالَةُ إِلاّ عَلى أَنَّ فاطِرَ النَّملَةِ هُوَ
فاطِرُ النَّخلَةِ لِدَقیقِ تَفصیلِکُلِّ شَى ءٍ وَغامِضِ اختِلافِ کُلِّ حَىٍّ وَمَا الجَلیلُ
وَاللَّطیفُ وَالثَّقیلُ وَالخَفیفُ وَالقَوىُّ وَالضَّعیفُ فى خَلقِهِ إِلاّ سَواءً؛
اگر راههاى اندیشه ات را در نوردى تا به پایانه هاى آن رسى، هیچ دلیلى تو را
جز به این رهنمون نشودکه آفریننده مورچه همان آفریننده درخت خرما
است و این به سبب دقت و ظرافتى است که جداسازىهر چیزى از چیز دیگر و
پیچیدگى و تنوعى است که در هر موجود زنده اى به کار رفته است موجودات بزرگ
و کوچک، سنگین و سبک و نیرومند و ناتوان، همگى در آفرینش براى
خداوند یکسانند......نهج البلاغه، خطبه 184
امام رضا علیه السلام :
إِنَّما قُلتُ اللَّطیفُ، لِلخَلقِ اللَّطیفِ وَلِعِلمِهِ بِالشَّى ءِ اللَّطیفِ أَلاتَرى إِلى أَثَرِ
صُنعِهِ فِى النَّباتِ اللَّطیفِ وَغَیرِاللَّطیفِ وَفِى الخَلقِ اللَّطیفِ مِنَ أَجسامِ
الحَیوانِ مِنَ الجِرجِسِ وَالبَعوضِ وَما هُوَ أَصغَرُ مِنهُما مِمّا لایَکادُ تَستَبینُهُ
العُیونُ بَل لایَکادُ یُستَبانُ لِصِغَرِهِ الذَّکَرُ مِنَ النثى وَالمَولودُ مِنَ القَدیمِ فَلَمّا
رَأَینا صِغَرَ ذلِکَ فى لُطفِهِ ...عَلِمنا أَنَّ خالِقَ هذَا الخَلقِ لَطیفٌ؛
گفتم لطیف است، چون هم موجودات لطیف آفریده و هم به چیزهاى ظریف
و ریز آگاهى دارد. آیا نشانهآفرینش او را در گیاهان ظریف و غیر ظریف و در
پیکرهاى ظریف و ریز جاندارانى چون کک و پشه و کوچکتر از اینها را نمى بینى
که تقریبا به چشم دیده نمى شوند و از بس ریزند نر و ماده آنها و نوزاد و کهن زادشان
ازیکدیگر تشخیص داده نمى شوند.پس چون ریزى وظرافت این چیزها را دیدیم... پى
بردیم که آفریننده این موجودات نیز لطیف است ..... التوحید، ص 63
رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
إِنَّ اللّه خَلَقَ یَومَ خَلَقَ السَّماواتِ وَالرضَ مِائَةَ رَحمَةٍ کُلُّ رَحمَةٍ طِباقُ مابَینَ السَّماءِ
وَالرضَ فَجَعَلَ مِنهافِى الرضِ رَحمَةً فَبِها تَعطِفُ الوالِدَةُ عَلى وُلدِهاوَالوَحشُ وَالطَّیرُ بَعضُها عَلى
بَعضٍ وَأَخَّرَ تِسعاوَتِسعینَ فَإِذا کانَ یَومُ القیامَةِ أَکمَلَها بِهذِهِ الرَّحمَةِ؛
خداوند روزى که آسمانها و زمین را آفرید، صد رحمت بیافرید که هر یک از آنها میان
زمین و آسمان را پر مىکند و یکى را در زمین قرار داد که بوسیله آن مادربه فرزند
محبت مى کند وحیوانات وحشى و پرندگان به یکدیگرمأنوسند و نودونه رحمت را نگه داشته و
همین که روز قیامت شود این یک رحمت را نیز بر آن مى افزاید...نهج الفصاحه، ح 781
امام صادق علیهالسلام :
وَقَد سَأَلَهُ ابنُ أَبِى العَوجاءِ: وَلِمَ احتَجَبَ عَنهُم وَأَرسَلَ إِلَیهِمُ الرُّسُلَ؟ وَیلَکَ وَکَیفَ
احتَجَبَ عَنکَ مَنأَراکَ قُدرَتَهُ فى نَفسِکَ؟ نَشَأَکَ وَلَم تَکُن وَکَبَّرَکَ بَعدَ صِغَرِکَ وَقَوّاکَ بَعَدَ صَعفِکَ
... وَما زالَ یَعُدُّ عَلَىَّ قُدرَتَهُالَّتى هِىَ فى نَفسِىَ الَّتى لااَدفَعُها حَتّى ظَنَنتُ
أَنَّهُ سَیَظهَرُ فیما بَینى وَ بَینَهُ؛
در پاسخ ابن ابى العوجاء که پرسید: چرا خداوند خود را از مردم در پرده داشت و
آن گاه پیامبران را سویشانفرستاد؟ فرمودند: واى بر تو کسى که قدرتش را در
وجود تو نشانت داده چگونه خود را از تو پوشیده داشتهاست؟ تو را که نبودى پدید آورد،
کوچک بودى بزرگت کرد، ناتوان بودى توانایت گردانید... حضرت پیوسته مظاهر
قدرت خدا را که در وجود من است و نمى توانم منکرشان شوم برایم برشمرد تا جایى
که خیال کردم بزودى خداوند میان من و او ظاهر خواهد شد.....التوحید، ص 127
امام على علیه السلام :
وَلایَعزُبُ عَنهُ عَدَدُ قَطرِ الماءِ وَلانُجومُ السَّماءِ وَلاسَوا فِى الرّیحِ فِى
الهَواءِ وَلا دَبیبُالنَّملِ عَلَى الصَّفا وَلا مَقیلُ الذَّرِّ فِى اللَّیلَةِ الظَّلماءِ یَعلَمُ
مَساقِطَ الوراقِ وَ خَفِىِّ طَرَفِ الحداقِ؛
شمار قطره هاى آبها و ستارگان آسمان و ذرات گردوغبار پراکنده در هوا وحرکت
مورچه برسنگ بزرگو خوابگاه مورچگان در شب تاریک بر او پوشیده نیست و محل
ریزش برگها و بر هم خوردن پلکها را مى داند....نهج البلاغه، خطبه 178
امام على علیه السلام :
... عالِمُ السِّرِّ مِن ضَمائِرِ المُضمِرینَ وَنَجوَى المُتَخافِتینَ وَخَواطِرِ رَجمِ
الظُّنونِ وَعَقدِ عَزیماتِ الیَقینِ... ؛
خدا داناست به هر رازى که مردم در دل نهان داشته اند، و به نجواى آهسته
رازگویان و به هر گمان که درخاطرى نهفته است و به هر تصمیمى که
از روىِ یقین گرفته شود......نهج البلاغه، خطبه 91
امام على علیه السلام :
أَعلَمُ النّاسِ بِاللّه أَکثَرُهُم لَهُ مَسأَلَةً؛
خداشناس ترین مردم پر درخواست ترین آنها از خداست......
غررالحکم، ج2، ص451، ح3260
امام على علیه السلام :
یَنبَغى لِمَن عَرَفَ اللّه سُبحانَهُ أَن لا یَخلُوَ قَلبُهُ مِن رَجائِهِ وَخَوفِهِ؛
کسى که خداى سبحان را مى شناسد، شایسته است دلش از بیم و امید به
او خالى نباشد......غررالحکم، ج6، ص441، ح10926
امام موسی کاظم علیه السلام:
أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ إِنتِظارُ الفَرَجِ؛
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است.
تحف العقول، ص403
امام محمد باقر علیه السلام:
ما عَرَفَ اَللهَ مَن عَصاهُ؛
خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند......تحف العقول، ص294
امام صادق علیهالسلام :
مَن عَرَفَ اللهَ خافَ اللهَ و مَن خافَ اللهَ سَخَت نَفسَهُ عَنِ الدُّنیا؛
هر که خدا رابشناسد ترس او در دلش می افتد و هر از خدا ترسان باشد نفسش از
دنیا باز می ماند......جهاد النفس، ص 83
امام کاظم علیه السلام:
اَفضَلُ ما یَتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلی اللهِ بَعدِ المَعرِفَةِ به ، الصَلوةُ؛
بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا
می کند، نماز است......تحف العقول، ص455
امام صادق علیهالسلام :
مَنْ عَرَفَ اللّهَ خافَهُ ، وَ مَنْ خافَ اللّهَ حَثَّهُ الْخَوفُ مِنَ اللّهِ عَلَى الْعَمَلِ
بِطاعَتِهِ وَالاَْخْذِ بِتَأدیبِهِ ،فَبَشِّرِ الْمُطیعینَ المُتَأَدِّبینَ بِاَدَبِ اللّهِ وَ الاْآخِذینَ
عَنِ اللّهِ اَنَّهُ حَقٌّ عَلَى اللّهِ اَنْ یُنْجیَهُ مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَنِ؛
آنکه خدا را شناخت ، از او ترسید و آن کس که از خدا ترسید ، ترس از
خدا او را به عمل به فرماناو و در پیش گرفتن ادبش واداشت . پس فرمان
بردارانِ ادب شده به ادب خدا و اطاعتکنندگان دستورهاىاو را بشارت ده که بر خداست
که آنها را از فتنههاى گمراهکننده برهاند.......مصباح الشریعه، ص 108
90/10/24
2:52 ع
اسلام را عاشورا بیمه کرد و عاشورا را اربعین .
اربعین که می آید، باید از زینب گفت؛ از حاصل زخم ها و نمازهای
نشسته ای که هنوز او را به یاد دارند.اربعین می آید؛ اما
تلاوت زیبایی را تنها در چشمان زینب علیهاالسلام
باید جست. اربعین می شکفد
و نام زینب گل می کند. زینب از آن چه یزیدیان شرم زده هراس
داشتند هم بالاتر بود. زینب علیهاالسلام ،با خطبه ای از
غربت در میان هلهله زنان شام، گل گریه کاشت.
اربعین است و کاروان تأثیرگذار عشق آمده است. فرزند مکه و
منا ـ زین العبادـ آمده است؛ پیک انقلاب گر،برای شامیانی آمده
است که دل هاشان از بنای مسجد دمشق هم سخت تر بود.
اربعین آمده است؛ همراه سپاه پیروز افتخار و وارثان خون و روشنی
چهل روز از اشک های کربلا می گذرد؛ قطراتی که حاوی پیام
فتح اند و دلاورمردی. امروز «جابر» و «عطیه»خود را به
مدفن حنجره آزادگی رسانده اند.
در چهلمین روز، تنها چیزی که برای همه تداعی می شود،
حدیث خون و پیروزی است.سجاده نشین لحظه های سرخ عبادت!
دستی برآور و سینه ام را عاشورایی کن. می خواهم پس از چهل
وادی رنج و گریه، نام تو، مستی فزای دقایق عزایم باشد.
اربـعیـــن آمـــد و اشگــم ز بـصـر میآید گوییا زینب محزون ز سفر میآید باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست کــز اسیران ره شام خبر میآید
90/10/24
2:18 ع
سن رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در زمان بعثت، چهل بوده است. گفته شده است
که عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فکری است.
در قرآن آمده است «میقات» موسی با پروردگارش در چهل روز حاصل شده است.
در نقل است که، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روی کوه صفا در حال سجده بود1
درباره بنی اسرائیل هم آمده که برای استجابت دعای خود چهل شبانه روز ناله و
ضجه میکردند.2
اگر کسی از امت من، چهل حدیث حفظ کند که در امر دینیش از آنها بهره برد، خداوند
در روز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد. در نقل دیگری آمده است که
امیرمومنان(علیهالسلام) فرمودند: اگر چهل مرد با من بیعت میکردند، در برابر دشمنانم
میایستادم.3
مرحوم کفعمی نوشته است: زمین از یک قطب، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و
هفتاد نفر نجیب، هیچگاه خالی نمیشود.4
درباره نطفه هم تصور بر این بوده که بعد از چهل روز علقه میشود. همین عدد در
تحولات بعدی علقه به مضغه تا تولد در نقلهای کهن به کار رفته است، گویی که عدد
چهل مبدأ یک تحول دانسته شده است.
در روایات ائمه علیهم السلام، مضامین مختلفی ناظر بر این مطلب آمده است همانند:
«کسی که شرابخواری کند، نمازش تا چهل روز قبول نمیشود»، «که کسی که چهل
روز گوشت نخورد، خلقش تند میشود»، «کسی که چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند
قلبش را نورانی میکند». و نیز رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «کسی که لقمه
حرامی بخورد، تا چهل روز دعایش مستجاب نمیشود».5
پی نوشت ها:
1- مستدرک وسائل، ج 9، ص 329.
2- مستدرک، ج5، ص239.
3- الاحتجاج، ص84 .
4- بحارالانوار، ج53، ص200 .
5- مستدرک وسائل، ج5، ص217 .
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم