90/11/14
9:12 ص
در زمانهای دور، مرد خسیسی زندگی می کرد.
او تعدادی شیشه برای پنجره های خانه اش سفارش
داده بود . شیشه بر ، شیشه ها را درون صندوقی
گذاشت و به مرد گفت باربری را صداکن تا این صندوق
را به خانه ات ببرد من هم عصر برای نصب شیشه ها می آیم .
از آنجا که مرد خسیس بود ، چند باربر را صدا کرد ولی
سر قیمت با آنها به توافق نرسید. چشمش به مرد
جوانی افتاد ، به او گفت اگر این صندوق را برایم به
خانه ببری ، سه نصیحت به تو خواهم کرد که در
زندگی بدردت خواهد خورد.
باربر جوان که تازه به شهر آمده بود ، سخنان مرد
خسیس را قبول کرد. باربر صندوق را بر روی دوشش
گذاشت و به طرف منزل مرد راه افتاد.
کمی که راه رفتند، باربر گفت : بهتر است در بین راه
یکی یکی سخنانت را بگوئی.
مرد خسیس کمی فکر کرد. نزدیک ظهر بود و او خیلی
گرسنه بود . به باربر گفت : اول آنکه سیری بهتر از
گرسنگی است و اگر کسی به تو گفت گرسنگی
بهتر از سیری است ، بشنو و باور مکن.
باربر از شنیدن این سخن ناراحت شد زیرا هر بچه ای
این مطلب را می دانست . ولی فکر کرد شاید بقیه
نصیحتها بهتر از این باشد.
همینطور به راه ادامه دادند تا اینکه بیشتر از نصف راه
را سپری کردند . باربر پرسید: خوب نصیحت دومت چه است؟
مرد که چیزی به ذهنش نمی رسید پیش خود فکر
کرد کاش چهارپایی داشتم و بدون دردسر بارم را به
منزل می بردم . یکباره چیزی به ذهنش رسید و گفت :
بله پسرم نصیحت دوم این است ، اگر گفتند پیاده رفتن
از سواره رفتن بهتر است ، بشنو و باور مکن.
باربر خیلی ناراحت شد و فکر کرد ، نکند این مرد مرا سر
کار گذاشته ولی باز هم چیزی نگفت.
دیگر نزدیک منزل رسیده بودند که باربر گفت: خوب نصیحت
سومت را بگو، امیدوارم این یکی بهتر از بقیه باشد. مرد
از اینکه بارهایش را مجانی به خانه رسانده بود خوشحال
بود و به مرد گفت : اگر کسی گفت باربری بهتر از تو
وجود دارد ، بشنو و باور مکن . مرد باربر خیلی عصبانی
شد و فکر کرد باید این مرد را ادب کند بنابراین هنگامی
که می خواست صندوق را روی زمین بگذارد آنرا ول کرد
و صندوق با شدت به زمین خورد ، بعد رو کرد به مرد خسیس
و گفت اگر کسی گفت که شیشه های این صندوق
سالم است ، بشنو و باور مکن.
از آن پس، وقتی کسی حرف بیهوده می زند تا دیگران
را فریب دهد یا سرشان را گرم کند ، گفته میشود که
بشنو و باور مکن.
90/11/13
3:0 ع
آغاز امامت حضرت
ولی عصر (عج) بر
عموم شیعیان رستگار
جهان مبارک باد .
حضرت اباصالح المهدی (عج) میفرمایند : به خدا
پناه میبرم از کوری بعد از بینایی و از گمراهی بعد
از هدایت و از کارهای هلاکت کننده و از فتنه های
نابود کننده.
کمال الدین و تمام النعمة جلد 2 صفحه 189
حضرت مهدی (ع) در نامه مبارکش به سفیر خود
محمد بن عثمان فرمود : برای تعجیل فرج زیاد دعا
کنید ، چون همین دعا موجب فرج شماست.
منتخب الاثر صفحه 268
امام زمان (عج) فرمود: شیعیان ما هنگامی به فرجام
و زیبای خداوند می رسند که از گناهانی که نهی
شده اند احتراز نمایند.
(بحارالانوار ج 53، ص 177)
امام زمان (عج) فرمود: اگر شیعیان ما (که خداوند آنها
را به طاعت و بندگی خویش موفق بدارد) در وفای به
عهد و پیمان الهی اتحاد و اتفاق می داشتند و عهد و
پیمان را محترم می شمردند سعادت دیدار ما به تأخیر
نمی افتاد و زودتر به سعادت دیدار ما نائل می شدند.
(الاحتجاج للطبرسی ج 2، ص 499)
حضرت مهدی (عج) می فرماید: اما علت و فلسفه آنچه
از دوران غیبت اتفاق افتاده است پس خداوند عز و جل در
قرآن فرموده است: ای مؤمنان از چیزهایی نپرسید که
اگر آشکار شود بدتان آید.
(بحارالانوار ج 78، ص 380)
امام مهدى علیهالسلام :إنّا یُحیطُ عِلمُنا بأنبائِکُم و لایعَزُبُ
عَنّا شَىءٌ مِن أخبارِکُم ؛ امام مهدى علیهالسلام :ما از
همه خبرهاى شما آگاهیم و چیزى از خبرهاى
شما از ما پنهان نیست ..
بحار الأنوار ، ج 53 ، ص 175
امام مهدى علیهالسلام :لِیَعمَل کُلُّ امْرِءٍ علَى ما یُقَرَّبُ
مِن مَحَبَّتِنا ؛ امام مهدى علیهالسلام :هر یک از شما باید
کارى کند که با آن به محبّت ما نزدیک شود ..
بحار الأنوار ، ج 53 ، ص 176 .
90/11/13
2:35 ع
دست نیاز به سوى مردم دراز کردن ، سبب ذلّت و خوارى
در زندگى و در معاشرت خواهد بود.
و نیز موجب از بین رفتن حیاء و ناچیز شدن شخصیت خواهد
گشت به طورى که همیشه احساس نیاز و تنگ دستى نماید.
و هرچه کمتر به مردم رو بیندازد و کمتر درخواست کمک نماید
بیشتر احساس خودکفائى و بى نیازى خواهد داشت .
تحف العقول : ص 201، بحارالا نوار: ج 75، ص 136، ح 3.
حقّى که شکم بر تو دارد این است که آن را ظرف چیزهاى حرام
- چه کم و چه زیاد - قرار ندهى و بلکه در چیزهاى حلال هم
صرفه جوئى کنى و به مقدار نیاز استفاده نمائى .
تحف العقول : ص 186، بحارالا نوار: ج 71، ص 12، ح 2.
هرکس براى رضا و خوشنودى خداوند ازدواج نماید و با
خویشان خود صله رحم نماید، خداوند او را در قیامت
مفتخر و سربلند مى گرداند.
مشکاة الا نوار: ص 166، س 3.
هم نشینى با صالحان انسان را به سوى صلاح و خیر مى
کشاند، معاشرت و هم صحبت شدن با علماء، سبب
افزایش شعور و بینش مى باشد.
بحارالا نوار: ج 1، ص 141، ضمن ح 30، و ج 75، ص 304.
کسى که بینش و عقل خود را به کمال نرساند - و در رُکود
فکرى بسر برد - به سادگى در هلاکت و گمراهى
و سقوط قرار خواهد گرفت .
بحارالا نوار: ج 1، ص 94، ح 26، به نقل از تفسیر
امام حسن عسکرى علیه السلام .
بر حذر باش از دوستى و همراهى با فاسق چون که او
به یک لقمه نان و چه بسا کمتر از آن هم ، تو را مى فروشد؛
و مواظب باش از دوستى و صحبت کردن با کسى که قاطع
صله رحم مى باشد چون که او را در کتاب خدا ملعون یافتم .
تحف العقول : ص 202، بحارالا نوار: ج 74، ص 196، ح 26.
چنانچه مردم منافع و فضایل تحصیل علوم را مى دانستند
هر آینه آن را تحصیل مى کردند گرچه با ریخته شدن و
یا فرو رفتن زیر آب ها در گرداب هاى خطرناک باشد.
اصول کافی ج 1، ص 35، بحارالا نوار: ج 1، ص 185، ح 109.
شادمانى و راضى بودن به سخت ترین مقدّرات
الهى از عالى ترین مراتب ایمان و یقین خواهد بود.
مستدرک الوسائل : ج 2، ص 413، ح 16.
دوستان و اولیاء خدا در فعالیّت هاى دنیوى خود را براى دنیا
به زحمت نمى اندازند و خود را خسته نمى کنند
بلکه براى آخرت زحمت مى کِشند.
بحارالا نوار: ج 73، ص 92، ضمن ح 69.
به وسیله عقل ناقص و نظریه هاى باطل ، و مقایسات فاسد
و بى اساس نمى توان احکام و مسائل دین را به دست آورد؛
بنابراین تنها وسیله رسیدن به احکام واقعى دین ، تسلیم
محض مى باشد؛ پس هرکس در مقابل ما اهل بیت تسلیم
باشد از هر انحرافى در امان است و هر که به وسیله
ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود.
مستدرک الوسائل : ج 17، ص 262، ح 25.
90/11/7
10:52 ص
ای لهجه ات ز نغمه ی باران فصیح تر
لبخندت از تبسم گلها ملیح تر
بر موی تو نسیم بهشتی دخیل بست
یعنی ندیده از خم زلفت ضریح تر
ای با خدای عرش ز موسی کلیم تر
با ساکنان فرش ز عیسی مسیح تر
وقتی سوال می شود از بهترین رسول
از نام تو چه پاسخی آیا صحیح تر؟
با دیدن تو عشق نمک گیر شد که دید
روی تو را ز چهره ی یوسف ملیح تر
تو حسن مطلع غزل سبز خلقتی
حسن ختام قصه ی ناب نبوتی
بر چهره ی تو نقش تبسم همیشگی
در بین سینه ات غم مردم همیشگی
دریایی و نمایش آرامشی ولی
در پهنه ی دل تو تلاطم همیشگی
در وسعتی که عطر سکوت تو می وزد
بارانی از ترانه، ترنم همیشگی
با حکمت ظریف تو ما بین عشق و عقل
سازش همیشگی و تفاهم همیشگی
خورشید جاودانه ی اشراق روی توست
سرچشمه ی «مکارم الاخلاق» خوی توست
تکرار نام تو شده آواز جبرئیل
آگاهی از مقام ، تو اعجاز جبرئیل
تا اوج عرش در شب معراج رفته ای
بالاتر از نهایت پرواز جبرئیل
مثل حریر روشنی از نور پهن شد
در مقدم «براق» پر باز جبرئیل
مداح آستان تو و دوستان توست
باید شنید وصف شما را ز جبرئیل
سرمست نام توست بزرگ فرشتگان
پیر غلام توست بزرگ فرشتگان
در آسمان عرش تمام ستاره ها
بر نور با شکوه تو دارند اشاره ها
چشم تو آینه ست؛ نه، آیینه چشم توست
باید عوض شود روش استعاره ها
شصت و سه سال عمر سراسر زلال تو
داده ست آبرو به تمام هزاره ها
عیسی کشند و غم زده ناقوس ها ولی
نام تو زنده است بر اوج مناره ها
گلواژه ای برای همیشه است نام تو
«ثبت است بر جریده ی عالم دوام تو»
90/11/7
10:29 ص
ز بسم الله نباشد هیچ بهتر
نهم این افسر زیبنده بر سر
بنام نامی دانای هر راز
کنم این دفتر فرخنده آغاز
بنام آنکه رب العالمین است
بنام آنکه ما را او معین است
بنام ایزد آن معبود یکتا
همان بخشنده و مسجود یکتا
بنام بی نیاز جاودانی
پناه بندگان در زندگانی
خدای مهربان محمود مطلق
پناه دارنده ی آن روز بر حق
کند مخلوق را هم او دلالت
رهایی بخش انسان از ضلالت
ولی نعمت اولاد آدم
اله لا شریک پاک عالم
همان ذاتی که او را نیست اولاد
نه زاییده و نه او را هیچکس زاد
جز او را کی کند ..... ستایش
هم او را کرد میباید نیایش
90/11/5
11:25 ع
إِنَ اللّه غَیورٌ وَ یُحِبُ کُلَ غَیورٍ وَ لِغَیرَتِهِ حَرَّمَ الفَواحِشَ
ظاهِرُها وَ باطِنُها؛
خداوند با غیرت است و مردان غیور را دوست دارد و از
همین رو، زشتى ها را چه آشکار و چه پنهان حرام کرده است.
کافى، ج5، ص535، ح1
اَلغَیرَةُ مِنَ الیمانِ وَالمِذاءُ مِنَ النِّفاقِ؛
غیرت از ایمان است و بى بند و بارى از نفاق.
نهج الفصاحه، ح 2045
... إِیّاکَ وَالتَّغایُرَ فى غَیرِ مَوضِعِ غَیرَةٍ فَإِنَّ ذلِکَ یَدعُو
الصَّحیحَةَ إِلَى السُّقمِ وَالبَریئَةَ إِلَى الرَیبِ... ؛
از غیرت نابجا بپرهیز زیرا این کار، زن درستکار را به انحراف
و زن پاکدامن را به تردید مى کشاند.
نهج البلاغه، نامه 31
إِنَّ اللّه تَعالى لَیُبغِضُ الرَّجُلَ یُدخَلُ عَلَیهِ فى بَیتِهِ فَلایُقاتِلُ؛
خداى متعال، بى گمان نفرت دارد از مردى که به زور وارد
خانه اش شوند و او نجنگد.
کنزالعمال، ج3، ص387، ح7074
عِفَّتُهُ (الرَّجُل) عَلى قدرِ غَیرَتِهِ؛
پاکدامنى مرد به اندازه غیرت اوست.
نهج البلاغه، حکمت 47
غَیرَةُ المُؤمِنِ بِاللّه سُبحانَهُ؛
غیرت مؤمن به خاطر خداوند سبحان است.
غررالحکم، ج4، ص379، ح6395
پیامبر صلىاللهعلیهوآله :
کانَ إِبراهیمُ أَبى غَیورا وَأَنَا أَغیَرُ مِنهُ وَأَرغَمَ اللّه أَنفَ مَن
لایَغارُ مِنَ المُؤمِنینَ؛
پدرم ابراهیم با غیرت بود و من با غیرت تر از اویم. خدا بینى
مؤمنى را که غیرت ندارد، به خاک مى مالد.
بحارالأنوار، ج103، ص248، ح33
عَلى قَدرِ الحَمِیَّةِ تَکونُ الغَیرَةُ؛
غیرت به اندازه تعصّب و ننگ داشتن بستگى دارد.
غررالحکم، ج4، ص311، ح6175
أَلا وَإِنَّ اللّه حَرَّمَ الحَرامَ وَحَدَّ الحُدودَ وَما أَحَدٌ أَغیَرُ
مِنَ اللّه وَمِن غَیرَتِهِ حَرَّمَ الفَواحِشَ؛
بدانید که خدا حرام را ممنوع فرموده و حدود را مشخص
کرده است و احدى غیرتمندتر از خدا نیست و از غیرت
اوست که زشتى ها را حرام فرموده است.
امالى صدوق، ج1، ص348
أَلَم یَبلُغنى عَن نِسائِکُم أَنَّهُنَّ یُزاحِمنَ العُلوجَ فِى السواقِ
أَلا تَغارونَ؟ مَن لَم یَغِر فَلا خَیرَ فیهِ؛
به من خبر رسیده که زنانتان در بازار تنه شان به تنه مردان
بى ایمان و لاابالى مى خورد آیا غیرت ندارید؟! کسى
که غیرت ندارد خیرى در او نیست.
کنزالعمال، ج3، ص780، ح8735
إنَّ المَرءَ یَحتاجُ فى مَنزِلِهِ وَ عِیالِهِ إِلى ثَلاثِ خِلالٍ یَتَکَلَّفُها
وَ إن لَم یَکُن فى طَبعِهِ ذلِکَ: مُعاشَرَةٌ جَمیلَةٌ
وَ سَعَةٌ بِتَقدیرٍ وَ غَیرَةٌ بِتَحَصُّن؛
مرد در خانه و نسبت به خانواده اش نیازمند رعایت سه
صفت است هر چند در طبیعت او نباشد: خوشرفتارى،
گشاده دستى به اندازه و غیرتى همراه با خویشتن دارى.
تحف العقول، ص322
ثَمَرَةُ الشَّجاعَةِ الغیرَةُ؛
غیرت میوه شجاعت است.
غررالحکم، ج3، ص328، ح4620
90/11/4
6:10 ع
امام موسی کاظم علیه السلام:
مَن أرادَ أن یکنَ أقوَی النّاسِ فَلیتَوکل عَلی اللهِ؛
هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید.
بحار الانوار،ج7، ص143
لقمان حکیم علیه السلام :
یا بُنَىَّ اِذا دَعَتْکَ القُدْرَةُ عَلى ظُلْمِ مَنْ هُوَ دونَکَ فَاذْکُرْ
قُدْرَةَ اللّهِ عَلَیْکَ؛
فرزندم هرگاه قدرت، تو را به ظلم بر زیردستت فرا خواند،
قدرت خدا را بر خودت به یادآور.
ارشاد القلوب دیلمى، ج1، ص 72
امام على علیهالسلام :
اَصْلُ الْعَقْلِ القُدَرةُ وَ ثَمَرَتُها السُّرورُ؛
ریشه عقل، قدرت است و میوه آن شادى.
بحارالأنوار، ج 78، ص 7، ح 59
امام صادق علیهالسلام :
ما ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَویَتْ عَلَیْهِ النِّـیَّةُ؛
اگر اراده قوى باشد، هیچ بدنى براى انجام دادنکار،
ناتوان نیست.
من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 400، ح 5859
امام على علیه السلام :
اَلْعَجْزُ مَعَ لُزومِ الْخَیْرِ خَیْرٌ مِنَ القُدْرَةِ مَعَ
رُکوبِ الشَّرِّ؛ ناتوانىِ همراه با خیر بهتر از
توانمندىِ در خدمت شر است.
غررالحکم، ح1973
اَلعَفوُ تاجُ المَکارِمِ؛ گذشت، اُوج بزرگواریهاست. غررالحکم، ج1، ص140، ح520 مَن کَثُرَ عَفوُهُ مُدَّ فى عُمُرِهِ؛ هر کس پر گذشت باشد، عمرش طولانى شود. اعلام الدین، ص315 تَعافَوا تَسقُطِ الضَّغائِنُ بَینَکُم؛ از یکدیگر گذشت کنید، تا کینههاى میان شما از بین برود. کنزالعمال، ج3، ص373، ح7004 ألعَفوُ یُفسِدُ مِنَ اللَّئیمِ بِقَدر إصلاحِهِ مِنَ الکَریمِ. عفو و گذشت به همان اندازه که در اصلاح شخص بزرگوار موّثر است شخص فرومایه را تباه می کند. بحار الانوار، ج74، ص42 ثَلاثٌ مـَن کـُنَّ فِیهِ کـانِ سَیِّـداً: کَظمُ الغَیظِ وَالعَفـوُ عَن المَسیىءِ والصِّله بِـالنَفـسِ وَالمـالِ؛ سه چیز است که در هـر که بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن ،گذشت از بدکـردار، کمک و صله رحـم بـا جـان و مـال. تحف العقول، ص 317امام على علیهالسلام :
رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله :
پیامبر صلىاللهعلیهوآله :
امیرالمومنین علی (ع) :
امام صادق علیه السلام:
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم