90/8/27
5:29 ع
در کتاب مجالس المؤمنین، سفینة البحار، روضات الجنّات؛ اعیان الشیعه
و ... بهلول از شاگردان خاص امام صادق (ع) و از اصحاب آن حضرت و
حضرت امام موسی کاظم (ع) معرفی شده است و چون هارون الرشید
خلیفه عباسی قصد داشت مخالفان حکومت استبدادی خود را از بین ببرد،
نقشهای طرح کرد تا امام کاظم (ع) را به شهادت برساند. هارون از فقهای
بغداد - از جمله بهلول - در خواست کرد تا فتوا بدهند که امام قصد دارد بر
علیه حکومت قیام کند و قتل او شرعاً واجب است؛ اما بهلول از این کار
خودداری کرد و از امام چاره جویی نمود. امام به او پیشنهاد کرد خودش
را به دیوانگی بزند تا هارون از او دست بردارد.
را در کوچه و بازار دیدند که لباس کهنهای به تن کرده و سوار بر تکه چوبی شده
و با کودکان بازی می کند و فریاد میزند:
«کنار بروید! مبادا اسب من شما را لگد کند». و این تدبیر او را از صدور فتوا بر
علیه امام نجات داد و هارون وقتی شنید که بهلول دیوانه شده است، دست از او برداشت.
بهلول در تاریخ تشیع به عنوان مظهر و مثال مقاومت منفی و سرمشق تقّیه و حکیمی
پاکباز و گریزان از خدمت ستمکاران شناخته شده است. حکایات و کلمات و اشعار
او دستورالعمل زندگی با شرافت و مشوق شهامت اخلاقی و صلابت دینی است.
بهلول در ادبیات و فرهنگ اسلامی به خصوص بین شیعیان در ردیف لقمان حکیم
قرار دارد و سخنانش الهام بخش نویسندگان و شاعران و ضربالمثل میباشد.
کلمه بهلول در لغت عرب به معنی مرد خندان یا کسی که خوبیهای زیادی دارد، است.
بهلول حدود سال 190 هـ .ق در بغداد وفات کرد و در همان شهر به خاک سپرده شد.
یک روز صبح مردم بغداد بهلولپیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم