90/10/23
3:32 ع
على بن هلال از پدرش روایت نموده که گفت در مرض پیامبر (ص) ،
حضورش شرفیاب شدم ، دیدم فاطمه (س) در بالین پدرش نشسته
و اشک مى ریزد چون صداى گریه اش بلند شد، پیامبر سر برداشت و
فرمود:فاطمه جان ! چرا گریه مى کنى ؟
عرض کرد: مى ترسم بعد ازشما احترام ما از دست برود ؟
فرمود : عزیزم ، مگر نمى دانى که خداوند به اعل زمین نگاه کرد و
پدرت را از میان آنان برگزید، سپس نظر کرد
و شوهرت را انتخاب کرد، و به من وحى فرمود که تو را به او تزویج
کنم ؟دخترم ! ما اهل بیتى هستیم که خداوند عزوجل هفت فضیلت
به ما عطا فرموده که به هیچ کس قبل و بعدازما عطا نفرموده
است، و آن این که :
من خاتم پیامبران نزد خدا و بهترین آنها و محبوبترین بندگان مى باشم
و با این امتیازات پدر تو مى باشم، جانشینمن بهترین جانشینان
پیغمبران و محبوبترین آنها نزد خداست، و او شوهر تو است شهید ما
بهترین شهداء و محبوبترین آنان نزد خداوند است و او حمزه بن
عبدالمطلب عموى پدر و شوهرت مى باشد، جعفربن ابیطالب که با
دو بال در بهشتبا فرشتگان پرواز مى کند پسر عموى پدرت و برادر
شوهرت از ما است ، در سبط این امت که حسن و حسین دو
فرزند تو و دو آقاى اهل بهشت مى باشند از ماست، و به خدا قسم
که پدرشان افضل از آنهاست.
اى فاطمه ! به خداوندى که مرا به راستى برانگیخته ، مهدى این امت
نیز از ایشان مى باشد، موقعى که دنیا هرج و مرج شود و آشوبها پدید
آید و راهها مسدود گردد و اموال یکدیگر را به غارت برند، نه بزرگتر به
کوچکتر رحم کند و نه کوچکتر احترام بزرگتر را نگاه دارد، خداوند کسى
را برانگیزد که قلعه هاى ضلالت و دلهاى قفل زده را بگشاید و اساس
دین را در آخر الزمان استوار سازد، چنان که من در آخر الزمان پایدار
گردم و زمین را پراز عدل نمایدچنان که از ظلم پر شده باشد....
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم