91/8/8
4:8 ع
هـ. عبادت صحیح:
نتیجه چنین حکومتی، این است که تنها خداوند «عبادت»
میشود؛ همة مظاهر شرک. از بین میرود؛ عبادات خالصانه
تنها برای او خواهد بود و دیگر هیچ معبودی جز خدا، پرستیده
نمیشود.تغییر خطاب در آیه از غایب (وعد الله) به متکلم
وحده (یعبدوننی) و استفاده از عبارت نکره «شیئاً» در سیاق
نفی که مفید عموم است، هر دو به خوبی بر ازبین رفتن
شرک به طور کامل و حاکمیت توحید دلالت دارد.
علامه طباطبایی (رضواناللهعلیه) درباره جمله
«وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلک...» میفرماید:
«ذلک» (که برای اشاره است) به «موعود» (وعده خدا)
باز میگردد، لذا مناسب است که کلمه «کفر» را به معنای
کفران (در مقابل شکر نعمت) بگیریم و چنین معنی کنیم:
«هر کس کفران کند بعد از تحقق این وعده، او واقعاً فاسق
است». [32]
طبق این گفتار، «کفر» دامنه وسیعی را در بر میگیرد و به
این معنا است که هر کس این موهبت الهی را ضایع کرده
و از آن استفاده نکند، فاسق بوده و از راه عبودیت و بندگی
خارج شده است.
پس از بیان قسمتهای گوناگون آیه، اکنون جای این پرسش
است که: منظور خداوند از این وعده، شامل چه افرادی
میشود؟
برخی از مفسران – مانند صاحب تفسیر نمونه ـ معتقدند:
آیه عمومیت دارد و نتیجه آن چنین است که در هر زمان،
که پایههای ایمان و عمل صالح در میان مسلمانان مستحکم
شود، آنان دارای حکومتی ریشه دار و پرنفوذ خواهند شد.
البته بیشک، حکومت حضرت مهدی«علیه السّلام» مصداق
کامل این آیه است.[33]
علامه طباطبایی(رضواناللهعلیه) بیان بلندی در این زمینه
دارد که خلاصه آن چنین است :
از ظاهر آیه استفاده میشود که آیه مربوط به برخی از افراد
امت اسلام است و اینان دارای مجتمعی صالح خواهند بود.
این جامعه دارای دین مرضیّ خدا بوده و دین اسلام به گونهای
در جامعه برقرار میگردد که تزلزلی در آن راه نخواهد یافت
و امنیت به گونهای در آن اجتماع به وجود میآید که دیگر از
هیچ دشمنی (خارجی، داخلی، علنی و پنهانی) نمیترسند
(چرا که همه زمینههای خوف از بین میرود و لذا خوف تبدیل
به امنیت میشود). این چنین امنیتی است که جای امتنان
دارد؛ چرا که آیه در مقام امتنان و منت گذاشتن بر مردم است
و امتنان وقتی مناسب و پذیرفتنی است که جامعه از هر جهت
در امان بوده و آزادی برای همه باشد. در این جامعه اخلاص در
عبادت عمومیت پیدا میکند و بنیان هر کرامتی غیر از تقوا
منهدم میشود. این جامعه با این صفات تاکنون به وجود
نیامده است.پس اگر مصداقی داشته باشد، در روزگار امام
مهدی«علیه السّلام» میباشد و حق مطلب این است که
اگر واقعاً بخواهیم حق معنای آیه را به آن بدهیم، آیه جز با
اجتماعی که با ظهور حضرت مهدی «علیه السّلام» تشکیل
میشود، قابل انطباق با هیچ مجتمعی نیست.[34]
ممکن است کسی بگوید: هرچند این آیه مربوط به حکومت
حضرت مهدی«علیه السّلام» است؛ ولی آیا از این آیه میتوان
استفاده کرد که ایشان زنده و حاضر است؟
در پاسخ باید گفت: آری، وجود امام زندة حاضر را از همین آیه
و با توجّه به آیات دیگر، میتوان برداشت کرد:
1- دین مورد رضایت خدا، اسلام است و این دین آن
هنگام کامل و مورد رضایت خدا قرار گرفت که
پیامبر«صلّی الله علیه و آله و سلّم» در غدیر خم
؛ امام علی«علیه السّلام» را به عنوان خلیفه و
ولیّ تعیین کرد و این ولایت و خلافت را جزء دین قرار
داد و وجود آن را باعث اکمال و اتمام دین دانست
:«الیوم اکملت...».
پس تا دین هست، ولایت و خلافت نیز باید باشد و چون در
هر زمان دین هست، ولی و خلیفه نیز باید تا قیامت باشد.
2- هر رهبری که بخواهد حکومت کند، خود باید برای
تشکیل این حکومت برنامه ریزی کند؛ چنان که سنت
خدا بر این قرار گرفته است و با رجوع به خلافت و
رهبری پیشوایان و پیامبران گذشته؛ این مطلب روشن
میشود. امام زمان«علیه السّلام» نیزکه میخواهد
حاکمیت دوران ظهور را بر عهده داشته باشد، باید
خود رهبری قیام و تشکیل حکومت را در دست بگیرد و
نیرو سازی کند. پس باید زنده و حاضر باشد و در راستای
ایجاد انقلاب جهانی و تشکیل حکومت خویش، فعالیت
کند.
3- وعده خدا در هر زمان که مقتضی فراهم و موانع مفقود
باشد، امکان پذیر است و خداوند این را به عهدة انسانها
گذاشته است: «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا
ما بانفسهم»؛[35] یعنی، هر زمان که انسانها بخواهند،
خدا تغییر میدهد. پس هر زمان که انسانها حاکمیت
مهدی«علیه السّلام» را بخواهند، خداوند آن را رقم
میزند. بنابراین باید امام و رهبر در هر زمان باشد تا با
خواست انسانها، قیام جهانی و حکومت عدل برقرار شود.
امام صادق «علیه السّلام» در روایتی فرمود:
«اِنّهُ لَمْ یَجیء تَأویلُ هذِه الآیةِ وَ لَو قامَ قائمُنا سَیَری مَن یُدرِکُهُ
ما یَکُونُ مِن تأویلِ هذِهِ الآیَةِ، وَلَیَبْلُغَنَّ دینُ مُحَمَّد«صلّی الله علیه
و آله و سلّم» ما بَلَغَ اللّیلُ حَتّی لایَکُونَ مُشرِکٌ عَلَی ظَهْرِ الاَرضِ
کَما قال الله تَعالی وَ یَعْبُدونَنِی لایُشرکونَ بِی شَیئاً»[36]
تأویل و مصداق این آیه هنوز نیامده است. هنگامی که قائم ما قیام
کند کسی که او را درک میکند، تأویل این آیه را میبیند: هر آینه
دین محمد«صلّی الله علیه و آله و سلّم» به هر جایی که شب
برسد، میرسد (همه کره زمین)، به صورتی که هیچ مشرکی بر
روی زمین نخواهد بود؛ همان گونه که خداوند فرمود: ( یَعْبُدوننی... ).
*نکته: از نظر ترتیب نزول سورهها، آیه 55 سوره «نور» میتواند
تفسیر 105 سورة «انبیاء» باشد؛ بدین معنا که در آیه 105 سوره
«انبیاء» اصل طرح و مجریان و گستره آن بیان شده بود، ولی این آیه
ویژگیها و اهداف را بیان میکند.
سه. بندگان صالح وارثان زمین
(وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکرِ اََنَّ الْأََرْضَ یَرِثُها
عِبادِیَ الصّالِحون)[37]، «و در حقیقت، در زبور پس از تورات
نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد».
همه مفسران بر این باورند که خداوند متعال در این باره به
کتابهای انبیا اشاره دارد و میفرماید: در کتابهای پیامبران
نوشتهایم که زمین را بندگان صالح به ارث میبرند. البته در این
اختلاف شده که: آیا خداوند در همه کتابهای پیامبران به
این آیه اشاره کرده است یا در بعضی از آنها؟ گروهی میگویند:
مراد از «زبور» همان کتاب حضرت داوود«علیه السّلام» است و
مراد از «ذکر» تورات حضرت موسی«علیه السّلام». برخی دیگر
مراد از «ذکر» را قرآن کریم میدانند (البته با توجه به اینکه در خود
قرآن کلمه، ذکر برای قرآن آمده است). در این صورت مراد از کلمه
«بعد» در آیه، بعد بودن از جهت رتبه است، نه زمان.
کملة «ارض» وقتی به صورت مطلق و بدون قرینه میآید، همة کرة
زمین را در بر میگیرد و مراد از «وراثتِ زمین» این است که سلطه
بر منافع و استفاده از آنها از دیگران، به بندگان صالح منتقل شده و
برکات زندگی نصیب ایشان و مختصّ آنان خواهد شد.
--------------------------------------------------------------------
[32] .تفسیر المیزان، ج 15، ذیل آیه.
[33] .تفسیر نمونه، ج 14، ذیل آیه.
[34] .تفسیر المیزان، ج 15، ذیل آیه.
[35] .رعد،(13)، آیه 11.
[36] .بحارالانوار، ج 51، ص55، ح 41.
[37] .انبیاء(105).
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم