91/8/10
8:52 ع
پنج. حیات دوباره
(اعْمَلُوا اَنَّ اللهَ یُحْیِّ الْأرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ ل
َعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ)؛ [43] و بدانید که خدا زمین را پس از مرگش
زنده میگرداند. به راستی آیات (خود) را برای شما روشن
گردانیدهایم، باشد که بیندیشید.
خداوند پس از آنکه مؤمنان را مورد نکوهش قرار داده که آیا
وقت خشوع نرسیده است. در ادامه به حیات زمین اشاره
میکند؛ گویا میخواهد میان قلبهایی که مردهاند و با ذکر
الهی زنده میشوند، با زمین مردهای که به برکت قطرات باران
دوباره زنده و سرسبز میشود، شباهت برقرار کند. در اینجا
خداوند میفرماید: چنین حیاتی تحقق مییابد. (یُحی الارض).
اگر این آیه با آیه قبل ارتباط داشته باشد (که دارد)، میتوان
استفاده کرد که دلهای مرده نیز به خواست او زنده خواهد
شد. امام باقر«علیه السّلام» دربارة این آیه شریفه فرمود:
«یٌحیِیها اللهُ عَزَّوَجلَّ بِالقائم«علیه السّلام» بَعدَ مَوتها، بِمَوتِها:
کفرُ اَهْلِها، وَ الکافِر مَیِّتُ»؛[44]
خدای تعالی زمین را به واسطه قائم«علیه السّلام» زنده میکند،
پس ازآنکه مرده باشد، و مقصود از مردن آن، کفر اهل زمین
است و کافر همان مرده است.
شیخ کلینی(رضواناللهعلیه) از امام صادق«علیه السّلام» درباره
قول خداوند( اعلموا ان الله یحی الارض بعد موتها) نقل میکند
که حضرت فرمود: «العَدلُ بَعدَ الجُور».[45]
چند نکته :
شش. امام، نعمت الهی
(اَلَمْ تَرَوْا اَنَّ اللهَ سَخََّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأرضِ وَ اَسْبَغَ
عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنةً وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ و
َ لاهُدًی وَ لا کِتابٍ مُنیرٍ)؛[46]
«آیا ندانستهاند که خدا آنچه را که در آسمان ها و زمین است، مسخّر
شما ساخته و نعمتهای ظاهر و باطن خود را بر شما تمام کرده
است؟ و برخی از مردم درباره خدا بیآنکه دانش و رهنمود و کتابی
روشن داشته باشند، به مجادله برمیخیزند».
تفسیر آیه:
خداوند در این آیه به انسانها خطاب کرده و نعمتهای بیپایان
خویش را به آنان گوشزد میکند: آیا شما به آسمانها و زمین نگاه
و در نظام شگرف آن تأمل نمیکنید که خدای متعال چگونه سراپای
عالم را مسخّر و محکوم این نظام کرده است تا انسان(شریفترین
عضو آن) پدید آید و با استفاده از نعمتها به کمال برسد. خداوند
در این امر سنگ تمام گذاشت و نعمتهای ظاهری و باطنی را برای
شما گسترش داده و تمام کرده است. «نعمت» برای چیزی
استعمال میشود که با طبع و وجود آدمی سازگار باشد.
«نعمت»های خدا هم «ظاهری» است که انسان به راحتی آنها
را حس و درک میکند؛ (مانند اعضای بدن، سلامتی و رزق پاک و
طیب، و هم «باطنی» است (مانند: شعور و اراده و عقل). هر چند
لطف الهی بسیار روشن و غیر قابل انکار است ولی بازگروهی از
مردم به جدال و ستیز در برابر حق برمیخیزند و بی آنکه دارای
دانش و یا علمی باشند، به انکار حقیقت میپردازند. اینان بدون
تکیه بر حجتهای قابل اعتمادی مانند علم و عقل، حقایق و
الهامهای الهی و کتابهای آسمانی به مجادله روی میآورند
و میخواهند حقیقت و واقعیت رامنکر شوند!
تأویل آیه:
یکی از مصادیقی که برای «نعمت ظاهر» و «نعمت باطن» ذکر
شده «امام ظاهر»و «امام غایب» است.محمد بن زیاد ازدی میگوید:
«سَأَلْتُ سَیِّدی مُوسی بنَ جَعفَر«علیه السّلام» عَنْ قَول اللهِ
عَزَّوَجَلَّ: (وَ أََسبَغَ عَلَیْکُمْ نِعمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنةً)فقال«علیه السّلام»:
اَلنِعمةُ الظاهِرَةُ الاِمامُ الظاهِر وَ الباطِنَةُ الامامُ الغایِِبُ فَقَُلْتُ
لَهُ وَ یَکونُ فی الأَئِمةِ مَن یَغیِبُ ؟ قالَ: نَعَم یَغیبُ عَنْ ابصارِ النّاسِ
شَخصُهُ وَلایَغیبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤمِنینَ ذِکرهُ وَ هُوَ الثانِی عَشَر مِنّا
یسهلَ اللهُ لَهُ کُلَّ عَسیر و یُذَلِّلُ لَهُ کُلَّ صَعْبٍ وَ یُظْهِرُ لَهُ کُنُوزَ الارضِ
وَ یُقَرِّبُ لَهُ کُلَّ بَعیدٍ وَ یَبیرُ بِه کُلَّ جَبارٍ عَنیدٍ وَ یَهْلُکُ عَلی یَدِه کُلَّ
شَیطانٍ مریدٍ: ذلِکَ ابنُ سَیِّدَةِ الاماء الَّذی تُخفی عَلی الناسِ وِلادَتُه
و لایَحِلُّ لَهُمُ تَسمِیتُه حَتی یُظْهِرَهاللهٌ عَزَّوَجَلَّ فَیَملاُ الارضَ قِسطاً
وَ عَدلاً کَما مُلئَتْ جَوراً وَ ظُلماً»؛[47]
از سرور خودم امام موسی بن جعفر«علیه السّلام» دربارة کلام
خدا «وَ اَسْبَغَ عَلَیْکُم...» پرسیدم، حضرت فرمود: نعمت ظاهری
امام ظاهر است وباطنی امام غایب. گفتم:آیا در میان ائمه کسی
هست که غایب شود؟ فرمود: آری شخص اواز دیدگان مردم پنهان
میشود، اما یاد او از قلوب مؤمنان غایب نمیشود و او دوازدهمین
ما امامان است. خداوند برای او هر امر سختی را آسان و هر امر
دشواری را هموار سازد و گنجهای زمین را برایش آشکار کند و هر
بعیدی را برای وی قریب سازد و به دست وی تمامی جباران عنود
را نابود کند و هر شیطان متمردی را به دست وی هلاک سازد. او
فرزند سرور کنیزان است. کسی که ولادتش بر مردمان پوشیده
و ذکر نامش بر آنان روا نیست تا آن گاه که خدای تعالی او را ظاهر
ساخته و زمین را پر از عدل و داد کند؛ همانگونه که از ظلم و جور
پر شده باشد.
چند نکته:
1. «نعمت»، چیزی است که موافق سرشت آدمی باشد و او را
در رسیدن به کمال یاری کند. اینکه «امام غایب» به «نعمت
باطنی» تشبیه شده، به این دلیل است که هر چند غیبت
او از جهتی برای انسانها مشکلاتی را به همراه دارد؛ ولی
از جهاتی نیز در تکامل انسان اثر خاصی دارد که انسانها
نباید از آن غافل شوند؛ مانند امتحان ویژه، پاداش فراوان و....
2. خداوند نظام احسن را آفرید و «نعمت امامت» را بر انسانها
تمام کرد؛ ولی استفاده از آن به دست خود آدمی است
و او باید بخواهد تا از آن بهره ببرد، نه آنکه جبر باشد.
3. «امام غایب»، «نعمت»، است؛ از این رو باید امکان بهرهبردن
از او فراهم باشد. از طرفی غیبت امام برای مؤمن، تنها
پنهان بودن از چشم است، نه قلب و لذا یاد او همیشه
در قلب مؤمن هست و همین عامل پویایی و تلاش او است.
4.«امام نعمت کامل» خدا است؛ پس ظهور و غیبت او دراصل
یاری رسانی به مردم و بهره بردن مردم از او تأثیر زیادی ندارد. ب
ر این اساس، وجود گرامی پیامبر«صلّی الله علیه و آله و سلّم»
و ائمه (علیهمالسّلام) ـ و حتی خود امام زمان«علیه السّلام» ـ
«امام غایب» را به خورشید پشت ابر تشبیه کردهاند.
-------------------------------------------------------------------------------
[43] . حدید(57)، آیه 17.
[44] . کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، باب 58، ح 4.
[45] .کلینی، کافی، ج 8، ص 267، ح 390.
[46] .لقمان، (31)، آیه 20.
[47] . کمالالدین و تمام النعمة،ج 2، ب 34، ح 6.
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم