90/4/31
1:44 ص
ای جلوه جلال و جمال خدا، علی
و زهرچه جز خدا به جلالت جدا، علی
در تو جمالی از ابدیت نموده اند
ای آبگینه ابدیت نما، علی
فیاض در فضیلت تو گفته
هل اتی لولاک در فتوت تو (لافتی) علی
باز آن یهود بسته در قلعه های قدس
بگشا به دست و پنجه خیبر گشا، علی
مرحب کشیده تیغ به لبنان و ارض قدس
گو برق ذوالفقار زند مرحبا علی
آن قتل عام زد به فلسطین که شد بلند
فریاد وا محمد و غوغای وا علی
ظلمات شد میان تو و تشنگان حجاب
ای جام خضر و چشمه آب بقا علی
صوفی هم از صفای تو برخورد قرن ها
گاهی صفی علی شد و گاهی صفا علی
یا علی دست گیر ای دستگیر مستمندان یا علی بندی زندان روباهانم ای شیر خدا می جوم زنجیر زندان را به دندان یا علی آهن تفتیده ام کز کوره آرندم برون تا بسانیدم میان پتک و سندان یا علی دوستان گریان به گورستان و پیش چشمشان دشمنان چون استخوان کله خندان یا علی من نه ایوبم ولی صبرم به محنت بیش از اوست من نه یوسف لیک زندانم دو چندان یا علی دردمندی روسیاهم با شفاعت مستحق ای درت دارالشفای دردمندان یا علی ....علی بود علی آن شیر خدا شاه عرب الفتی داشته با این دل شب شب ز اسرار علی آگاه است دل شب محرم سرالله است شب علی دید و به نزدیکی دید گرچه او نیز به تاریکی دید شب شنفته است مناجات علی جوشش چشمه عشق ازلی شاه را دیده به نوشینی خواب روی بر سینه دیوار خراب قلعه بانی که به قصر افلاک سر دهد ناله زندانی خاک اشکباری که چو شمع بیزار می فشارد زر و می گرید زار دردمندی که چو لب بگشاید در و دیوار به زنهار آید کلماتی چون در، آویزه گوش مسجد کوفه هنوزش مدهوش فجر تا سینه آفاق شکافت چشم بیدار علی خفته نیافت
روزه داری که به مهر اسحار
بشکند نان جوین افطار
ناشناسی که به تاریکی شب
می برد شام یتیمان عرب
تا نشد پردگی آن سر جلی
نشد افشا که علی بود علی
مستمندم بسته زنجیر و زندان یا علی
یــــــا علـــــــی
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم