90/5/27
2:34 ص
دوره و زمونه عوض شده... جوون هم بود جوون های قدیم . وقتی اسم ازدواج می آمد تا گوششان سرخ می شد. کدوم دختری تا این سن و سال خون هی پدر می ماند؟ کدوم پسری رو حرف پدر ومادرش و انتخاب اونا حرف می زد؟قبل از دخترا بخوان به خودشون بیان رفته بودن خونه ی بخت و مشغول بچه داری می شدن . ....
شاید شما هم این حرف ها را از مادر بزرگاتون شنیده باشید. وقتی از این تعریف می کنه که سر سفره ی عقد برای اولین بار از تو آینه به همسر آینده اش نگاه می کنه و خاله خانم از پشت نیشگونش می گیره که سرت را بنداز پائین وگرنه قوم داماد می گن چه عروس پر رویی!!
سال ها قبل وقتی پدر بزرگ ومادر بزرگ ما در آستانه ی ازدواج قرار می گرفتند ،خانواده ها نقش اصلی را بر عهده داشتند و وقتی خانواده ها به توافق می رسیدند ،دیگر مخالفت دختر یا پسر معنی نداشت . در نسل بعد یعنی هنگام پیوند پدر ومادر ما وضع کمی فرق کرده بود ، سن ازدواج کمی بالاتر آمده بود، فرزندان هم اظهار نظر می کردند .همدیگر را قبل از عقد می دیدند اما باز هم نظر خانواده ها و تفاهم آن ها با هم مهم تر بود. اما بشنوید از نسل خودمان ...
سبک و شیوه ازدواج پا به پای برگهای روز شمار تقویم تغییر کرده بود و به همراه خود سبک جدیدی را به ظهور رسانده بود: شناخت، عشق و علاقه که به دنبال خود معیار های جدیدتری را نیز به همراه داشت.
جوان ها دیگر برای ازدواج تمایلی به دنباله روی از والدین خود ندارند. بلکه تمایل دارند همسر آینده شان را بدون دخالت دیگران انتخاب و با کسی ازدواج کنند که از صمیم دل به او علاقمند باشند.
معیارهای نسل حاضر با گذشته گرچه تفاوت زیادی کرده است اما حالا هم مثل گذشته اگر پای عشق وعاشقی به میان بیاید ،وقتی دختر و پسر خود را در دام عشق ببینند، دختر حاضر میشود روی یک روزنامه زندگی کند اما با پسری که در تب عشق او می سوزد .تنها چیزی که بین تمام نسل ها در بحث ازدواج تکرار می شود همین چشمان کور است وقتی دل گرفتار می شود.
هم در زمان حال و هم در نسل پدر ومادر ها و هم نسل پدربزرگ ومادر بزرگ ها ، هر وقت عشق وعاشقی هایی با رنگ و لعاب جوان پسند به وجود بیاید ، افراد از فکر کردن صحیح عاجز شده و فقط به وصال فکر می کنند که البته در گذشته به خاطر کم بودن ارتباطات دو جنس این اتفاق گستردگی کم تری داشته است اما این روز ها به وفور دیده می شود.
اما صحبت ما سر معیار جوانان برای همسرآینده است که خیلی با گذشته متفاوت شده است. طبیعی است که نحوه ی انتخاب همسر با تغییر کردن روابط ،تغییر کند و اصلا کسی توصیه نمی کند امروزه جوانان مثل سال ها پیش ازدواج کنند زیرا دنیا عوض شده و دیگر کسی شریک زندگی اش را برای بار اول سر سفره ی عقد نمی بیند اما همین تغییر در نحوه ی آشنایی در معیار ها هم به وجود آمده که کمی نگران کننده است.
آن روزها، مادربزرگ منتظر مردی بود که بتواند به او تکیه کند و همانند مادرش با لباس سفید به خانه بخت بیاید و با لباس سفید از آن خارج شود. مردی که قوی ،با اراده باشد . پدر نیز خواهان زندگی با دختری بود که مطیع، سر به زیر، کمی با سواد، کد بانوی ماهر به طوری که وقتی به خانه پای می گذارد تمام خانه برق بزند و بوی غذایش چند کوچه آن طرفتر را با خبر کند و همسر و مادری دلسوز که فرزندانش را نیکو بار بیاورد و با خانواده اش کنار بیاید.
اما واقیعت این است که برخی پسرهای این زمانه به سراغ دختری می روند که یکی یک دانه، از یک خانواده ی ثروتمند باشد. شاغل و اجتماعی باشد. بتواند جهازیه ی خوبی بیاورد و سایه ی پدری بالای سرش باشد که در مواقع لزوم از دامادش با پولش حمایت کند. البته معیار جذابیت قیافه و ظاهر هم که روز به روز پر رنگ تر می شود .
دختر خانم ها هم اگر پسری با یک ماشین مدل بالا ،خانواده ای با کلاس ،تحصیلات دهن پر کن (که البته این مورد را ثروت پدری پوشش می دهد)
عاشق پیشه و رمانتیک به خواستگاری شان بیاید ،ذوق زده شده و بار اول بله را می گویند.
البته همه می دانیم که اصالت واخلاق وایمان مهم است و جزءمعیارهایمان قرار می دهیم ولی زمانه تغییر کرده است و داماد بی خانه به درد نمی خورد!!!
جوون های عاقل واندیشمند تبیانی ،امیدوارم ناراحت نشده باشید. ما منکر آن هایی که در همین ایام هم هنگام انتخاب معیار های درست دارند و تمام سنت های نسل قدیم را زیر سوال نمی برند ،نیستیم اما قبول کنید که در نسل ما معیار انتخاب شریک زندگی از هر دو طرف کمی اشتباه می باشد و بهتر است کمی واقع بین تر شود که در ایینصورت آمار مراجعه به دادگاه خانواده در یک سال اول بعد از ازدواج سال به سال بیشتر نشود. هر چند بخشی از این آمار مربوط به عدم یاد گیری مهارت های زندگی است اما مبنای انتخاب هم بسیار مهم است.
بهتر است فراموش نکنیم ازدواج انتخاب همراهی است برای زندگی .و زندگی پائین وبالا زیاد دارد و به این سادگی ها نیست....بکوشیم شریک مناسبی انتخاب کنیم .
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم