90/7/22
3:25 ع
افسوس که عمری پی اغیار دویدیم/از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم/جز حسرت و اندوه ، متاعی نخریدیم
بس سعی نمودیم که ببینیم رخ دوست/جانها به لب آمد ، رخ دلدار ندیدیم
ما تشنه لب ، اندر لب دریا ، متحیر/آبی به جز از خون دل خود نچشیدیم
ای بسته به زنجیر تو، دل های محبان/ رحمی که در این بادیه ، بس رنج کشیدیم
رخسار تو در پرده نهانست و عیانست/ بر هر چه نظر کردیم ، رخسار تو دیدیم
چندان که به یاد تو ، شب و روز نشستیم/از شام فراقت چو سحرگه ندیدیم
تا رشته طاعت ، به تو پیوسته نمودیم/هر رشته که به غیر تو بستیم ، بریدیم
شاها به تولای تو ، در مهد غنودیم/با یاد لب لعل تو ، ما شیر مکیدیم
ای حجت حق ، پرده ز رخسار برافکن/کز هجر تو ، ما پیرهن صبر دریدیم
ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه/در راه تو از غیر خیال تو ، رهیدیم
ای دست خدا ، دست بر آور که ز دشمن/بس ظلم بدیدیم و بسی طعنه شنیدیم
شمشیر کجت راست کند ، قامت دین را/هم قامت ما را ، که ز هجر تو خمیدیم
شاها ز فقیران درت ، روی مگردان/بر درگهت افتاده به صد گونه امیدیم
اللهم عجل لولیک الفرج ( آمین )
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم