90/4/7
12:12 ع
خواص داروئی میوه
خواص به دانه
90/4/3
5:22 ع
1- پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
آدمی تعجّب می کند از وفور ایمان مردم آخرالزّمان که پیامبری را ندیدند و امام آسمانی را زیارت
نکردند و تنها ایمان به سطوری می آورند که بر روی کتابهای باقیمانده از وحی و کلمات
معصومین نقش بسته است.
منبع : کتاب حکیم
2- پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
خداوند از بندة مؤمنش قول گرفته که سختی ها را در دنیا به جان بخرد آن گونه که نان آوران
خانه از زیر دستان خود پیمان می گیرند که در غیبت او چهار چوب های مورد نظر را محترم دارند.
هر چه به زمان ظهور نزدیکتر می شوید به افکار و اعمالتان پوشش تقیة بیشتری دهید.
منبع : کتاب بحارالانوار جلد 67
3- پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
دنیا به پایان نمی رسد تا اینکه مردی از اهل بیت من که هم نام من است سلطنت نماید.
منبع : کتاب الملاحم و الفتن ص 154
4- امام علی (ع) فرمودند:
از علائم ظهور آن است که به همدیگر بد گویید و یکدیگر را تکذیب کنید و از شیعیان من باقی
نمی ماند؛ مگر به اندازة سرمه در چشم و نمک در غذا و چنین خواهد بود، امتحانات زمان غیبت.
منبع : کتاب بحارالانوار
5- امام علی (ع): فرمودند:
برای صاحب الزّمان غیبتی است عظیم که باید در محور ایمان راسخ بود زیرا که خیلی ها از
ما جدا می شوند حتّی آنها که به مقامات بلند رسیده اند.
منبع : اصول کافی جلد 1
6- امام حسین (ع) فرمودند:
قیام کنندة این امت ، فرزند نهم من است که غیبتی طولانی دارد و هنگامی که تاریکی های غیبت ،
همه جا را فرا می گیرد ؛ خفّاشان کور چشم و گرگان درنده به تقسیم اعتبارات و امتیازات او می نشینند.
منبع : الزام النواصب ص 67
7- امام حسین (ع) فرمودند :
فرزندم خلاصة انبیاء و عصاره اولیاء و ثمره اوصیای کریم است.
منبع : کشف الغمه ج 3 ص 312
8- امام علی بن الحسین (ع) فرمودند:
هر کس در غیبت فرزند مان استوار بر ولایت ما باشد خداوند پاداش یک هزار شهید مقتول در
جبهه های احد و بدر با به او می دهد.
منبع : کتاب بحارالانوار جلد 52
9- امام محمد باقر (ع) فرمودند :
ایام ا... سه روز است ، یکی روز ظهور حضرت قائم (عج) و دیگری روز رجعت و سومی روز قیامت است.
منبع : کتاب حکیم
90/4/3
1:7 ع
امام صادق (ع): "هیچ نوروزی نیست مگر آنکه ما در آن توقع ظهور حضرت حجت را داریم، چرا که این روز از روزهای
ما و شیعیان ماست که عجم آن را گرامی داشته ولی شما (اعراب) آن را ضایع نمودید"...
یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال
پیوسته این پرسش براى جستجوگرى که به فلسفه اعیاد تا عمق تاریخ کهن به کنکاش مى پردازد مطرح است
که نوروز چرا مقدس است؟ و قداست آن از چه چیزی مایه مى گیرد و اینکه در پیش از اسلام زردشتیان و ایرانیان
این عید را با شکوه زیادى برگزار مى کردند و همراه با راز و نیاز و دعا و مراسم ویژه انجام می گرفت و با مذهب
زرتشتى گره خورده بود و بهار و رستاخیز را نیز نشانگر بود، فلسفه وجودیش چه بود. پس از اسلام نیز در ایران
و برخى از کشورهاى اسلامى این قداست همچنان استمرار یافت و تداوم خود را حفظ نمود تا جایى که وارد حوزه
احادیث و روایات دینى شده و بابى به نام "باب النیروز" در مباحث عید شناسى مفتوح گشته و به اعمال و آداب آن
توجه خاص شد چه رمز و رازى در نوروز نهفته بود که در این روایات به تثبیت نوروز انجامید.
باید در نظر داشت که قرآن هیچگاه در مورد ادیان صاحب کتاب، خط بطلان نهایی نکشید و نه تنها این کار را نکرد بلکه
تصدیق صریح نمود و جاى بسى تاسف است که هنوز کتابى منتشر نشده که موارد تصدیق تورات و انجیل و زبور و کتابهاى
عهد عتیق و عهد جدید و نیز اوستاى زرتشت را گرد آورى و تدوین کند؛ حال آن که موارد مشترک بسیاری، مضامین این کتابها با قرآن داشته که
مى توان همه را مشخص و جمع آورى نمود و میزان تصدیق را که قرآن کریم به آن ناطق است، دریافت.
در قرآن کریم یکبار از مجوس (زردتشتیان) در ردیف صاحبان کتاب یا اهل الکتاب، یاد شده که قابل تامل بوده و آن
در سوره مبارکه حج ( آیه 17 ) است که مى فرماید:
" ان الذین آمنوا و الذین هادوا و الصابءین و النصارى و المجوس، و الذین اشرکوا ان الله یفصل بینهم یوم القیامه ان الله على کل شى شهید.)
یعنی : همانا خدا روز رستاخیز میان کسانى که ایمان آورده اند و یهودیان و صابئین و مسیحیان و زرتشتیان و
کسانى که شرک ورزیدند حکم مى کند، به راستى خدا بر همه چیز گواه است.
آنچه شگفت انگیز است و یکى از افتخارات ایرانیان محسوب می شود این است که خاستگاه دین زرتشتى ایران
زمین بوده که در قرآن تحت عنوان " مجوس" از آنان در ردیف " اهل الکتاب " نام برده است و این ویژگى را هیچکدام
از اقوام اروپایى و آسیایى و افریقایى و شرق دور دارا نمى باشند که دینشان در کتاب آسمانى قرآن به رسمیت
شناخته شود و به ویژه سنت نبوى نیز مطابق نص صریح حدیث پیامبر اکرم ( ص ) مسلمین را مکلف کرد مانند اهل کتاب
با زرتشتیان رفتار کنند و نه مانند مشرکین و کافران. علاوه بر آن در صحاح سته احدایث زیادى آمده که زرتشتیان در انتخاب
دین آزاد بودند و از آنها که ترجیح دادند تا به دین و آیین خود باقی بمانند، همچون اهل کتاب فقط مبلغی به عنوان جزیه
(مالیات،tax) مى گرفتند؛ و افسانه های زور و شمشیر غالبا دروغ و برای تحریک احساسات ترویج یافته اند.
(اگر هم در تاریخ ، موردی از ظلم و جنایت یافت شود، ناشی از روحیات فردی و فرهنگ بیابانی عربی است
و ارتباطی با تعالیم اسلامی ندارد)
درمنابع بسیار معتبر همچون سنن سعید بن منصور و مسند امام احمد بن حنبل و الام شافعی و صحیح بخارى
و مسند طیالسى و سنن کبراى بیهقی و اموال ابو عبید و روض الانف سهیلى و روایات و گزارش هایی آمده مبنى
بر اهل کتاب بودن " زدتشتیان " و داشتن پیامبری صاحب کتاب (یعنى حضرت زرتشت) که این روایات از جهت اینکه در
کهن ترین منابع ثبت و ضبط شده بسیار مورد اعتماد بوده و افتخاری براى ایرانى محسوب مى شود که آخرین دین الهی
به تثبیت و تایید آنان و پیامبر شان و کتابشان پرداخته باشد.
حتى سعید بن منصور در سنن خود از عبدالرحمان این عوف (صحابى مشهور) گواهى آورده که پیامبر اکرم ( ص )،
با رعایت آزادی انتخاب دین، از مجوسیان ناحیه هجر (شرق عربستان سعودى) فقط جزیه (مالیات،tax) گرفته است.
در کتب حدیث و کتب فقهى و کتب " الاموال " مفصلاً به مسایل اهل کتاب بودن مجوسیان (زرتشتیان) استدلال شده
و در مباحث جزیه به آنها تصریح شده است که نیاز به عرضه آنها نیست و در این نوشته نیز دنبال این نیستیم که این موضوع
را در روایات اهل سنت آثار فقهى آنان بررسى کنیم، آنچه در مقاله کوتاه پیش رو مقصود و منظور است عرضه روایاتى
است که از سوى شیعه و از قول امامان بزرگوار در تایید و تثبیت " نوروز " و آداب و اعمال آن آمده است.
نخست این که زرتشتیان اهل کتابند و پیامبری حضرت زرتشت علیه السلام در ردیف هزاران پیامبر الهى بوده،
در منابع شیعى نیز روایات و اقوال زیاد است و حتى حضرت زرتشت (ع)، ظهور پیامبر اکرم ( ص) و باقی ماندن شریعت
وى تا روز قیامت را نیز پیش بینی کرده است.
سید ابن طاووس ( 589-664 ) که از علماى برجسته امامیه محسوب مى شود و داراى تالیفات کثیرى است
و به اتفاق بزرگان شیعه، از با تقواترین انسان هاى دوره خود بوده است و در کتاب الملاحم و الفتن "
( فصل 27 ) از قول ابومعشر مى گوید: جاماسب و زرتشت در هزار سال قبل از بعثت پیغمبر ( ص ) حکم کرده اند که
طالع قرآن (نشان مى دهد) که شریعت رسول الله ( ص ) تا روز قیامت باقى خواهد بود.
در بین زرتشتیان پیش از اسلام دو عید بسیار مبارک و مشهور بود یکی عید نوروز و دیگرى مهرگان ( مهرجان )،
که بدون گمان، در همه ادیان، اعیاد همراه با اعمال مذهبى برگزار مى شده است و چون دین حضرت زرتشت(ع)
نیز داراى اعیادى مقدس همچون نوروز بوده اند (مانند دین مقدس اسلام که دو عید فطر و قربان مهم ترین و برجسته ترین
اعیاد دینى مسلمانانت محسوب مى شوند)، اعمال و آداب ویژه اى داشته است که در کتابهایى که از پهلوی به پارسى
و عربى ترجمه شده و یا در آداب و مراسم برگزاری این آیین در نزد زرتشتیان و بقیه ایرانیان مسلمان که به صورت سنتى
و شفاهى آن را حفظ کرده اند باقى مانده است، که براى نمونه برخى از آن آداب در نوروزنامه ها و کتاب هایی همچون کتاب التاج
" " جاحظ بصرى " انعکاس یافته است که بعدها برخى از خلفاى عباسى نیز تحت تاثیر آثار ایرانی به قداست این جشن
توجه داشته و مراسمى را نیز به پاس آن برگزار می کرده اند و فلسفه و رمز این که چرا در روایات شیعه این اندازه به
این عید توجه شده است ریشه در اعتقادات دینی و باور به " اهل الکتاب " بودن زرتشتیان و دریافت ارزش و اهمیت
این عید دینى بوده که از پیش از اسلام بر جاى مانده است. اگر این عید صبغه دینى آن غلبه نداشت ( همچون عید فطر و عید قربان )
و قداستى به عنوان یکی از اعیاد دین زرتشت مورد توجه نبود، هیچگاه این احادیث با این صراحت در مورد آن روایت
نمى شد، لذا جاى بسی تامل دارد که این روایات را مورد بررسى قرار داد و حداقل فهرستی از آنها تهیه نمود تا بتوان بعدها به تحلیل علمى
آنها پرداخت .
و اگر حضرت امام صادق( ع ) به یکى از یاران خود فرموده اند:
نوروز روزى است که خداوند از بندگانش پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازى نگیرند،
به پیامبران و راهنمایان او بگروند و به پیشوایان دین ایمان بیاورند و همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد
و بادها وزیدن گرفت. زمین در آن شکوفا و درخشان شد. همان روزى است که کشتى نوح در کوه آرام گرفت. همان
روزی است که پیامبر خدا امیر المومنین على ( ع ) را بر دوش گرفت تا بت هاى قریش را در کعبه به زیر افکند
و بتان را خرد کنند. چنانکه ابراهیم نیز این کار را کرد.
90/4/2
8:11 ع
سیدبن طاووس میگوید:
کسى که ثواب نماز خود را - چه واجب و چه مستحب - براى رسول خدا صلىالله علیه و آله،
امیرمؤمنان و اوصیاى گرامى او قرار بدهد، خداوند ثواب نمازش را چند برابر مىکند ... و پیش از
جدا شدن روح از بدنش به او مىگویند: اى فلان! دلت خوش و چشمت روشن باد بدانچه خداوند
متعال براى تو مهیا کرده است ... .
بدیهى است آن حضرت را به این صدقات نیازى نیست، ولى همان طور که گفته
شد این کار ابراز ارادت به ساحت قدسى آن امام شریف و گذرگاهى است
تا کسب محبت و تقرب به آن بزرگوار حاصل آید. مضافا این که بر حسب
روایات متعدد، اعمال ما هر از چند گاه خدمت حضرتش
عرضه مىشود و چون آن بزرگوار، این مقدار وفادارى را از ناحیه منتظرانش مشاهده
کنند، خرسند مىگردند و کدام توفیق براى منتظران از این بالاتر که لبخند رضایت و
خرسندى بر لبان امام خود - که جان عالمیان فدایش باد - بنشانند؟ و اگر ما عملا
خواستار سلامتى حضرتش باشیم و در این راه از بذل مال دریغ نکنیم، آیا آن منبع
فیض، سلامتى ما را از خداوند نخواهد خواست؟
90/4/2
8:3 ع
در روایات بالاترین زینت و نهایت سعادت براى مرد همسر شایسته و با صلاحیت معرفى شد و نخبگان
و مرشدان قبیله بنى آدم ارزشمندى خود را حاصل تلاش و پاکدامنى و تدابیر صحیح تربیتى مادر مىدانند.
که ما در اینجا به ذکر تعدادى از این روایات مىپردازیم.
1- مرحوم کلینى از امام رضا (ع) نقل مىکند که حضرتش فرمود: « هیچ فایدهاى به
کسى نمىرسد بهتر از اینکه براى او بانویى باشد که نگاه و مصاحبت با او موجب
سرور و شادمانىهمسر باشد و در غیاب شوهر امانت دار و حافظ حریم خویش و
خانواده و اموال شوهر است
2- امام صادق (ع) مىفرماید:
« که مردى نزد رسولخدا (ص) می آید و مىگوید:
« همسرى دارم که هرگاه به خانه مىروم به استقبالم مىآید و هرگاه از منزل بیرون مىروم مرا
بدرقه مىکند، وقتى مرا اندوهگین مىبیند مىگوید:تو را چه چیز اندوهناک ساخته؟ اگر براى معشیت
دنیا ناراحتى، که دیگرى عهدهدار روزى توست و اگر براى آخرت ناراحتى، خدا بر همّ تو بیفزاید.
پیامبر (ص) فرمود:
(اى مرد) خداوند را در زمین کارگزارانى است و این بانو یکى از آنهاست و نیمى از پاداش شهید از براى اوست.»
3-موسى بن جعفر(ع):
« جهاد زن شوهر دارى نیکوى اوست.
4-ورام بن ابى فراس در کتابش « تنبیه الخواطر» از امام (ع) نقل مىکند که فرمود:
« بدانید که بانوى شایسته و صالح از هزار مرد غیر صالح بهتر است و هر بانویى که
به شوهر خود هفت روز خدمت کند، خداوند هفت درب آتش را بر او بسته و هشت
درب بهشت ر بر او باز مىگشاید، تا از هر کدام که بخواهد وارد شود.
5- و نیز ورام بن ابى فراس نقل مىکند که امام فرمود:
« هیچ بانویى نیست که با جرعهاى از آب شوهر را پذیرایى کند مگر اینکه از براى او ثواب
یک سال عبادت است که روزهاى آن را روزه بدارد و شبهاى آن را شب زنده دارى کند و خداوند
با هر جرعه آبی که به شوهر نوشانده شهرى در بهشت براى او مىسازد و هفتاد لغزش از او را مىبخشد.»
6- سکونى از امام صادق (ع) به نقل از رسول خدا نقل مىکند که فرمود:
«بهترین بانوان امت من خوشروترین آنان است.»
7-امام صادق (ع) فرمود:
« هر بانویى که در منزل شوهر چیزى را جهت مصلحت زندگى زناشویى جابه جا کند خداوند
بر او نظر]رحمت[ نماید و هر که را خدا بر او نظر دارد عذابش نمىکند.
8- امیرالمؤمنین در جواب اصبع بن نباته درباره جهاد و وجوب آن بر مردان و نفى وجوب از زنان، فرمودند:
جهاد زن در این است که در زندگى زناشویى صبر و مدارا پیشه سازد و نسبت به رفتارهاى
ناهنجار و اذیت شوهر بردبارى لازم را داشته باشد.[9] » لازم به ذکراست این گونه روایات
از باب ترغیب مرد به اذیت و آزار نیست، بلکه از این جهت که در شداید روزگار اگر مرد دچار
بحران خاصى شد، زن به خاطر مصالح زندگى با او مدارا کند.
9-عبداللَّه بن سنان به نقل از رسول خدا (ص) آورده است که فرمود:
بدترین زنان شما کسى است که خالى از صفات ارزشمند و زشتخو، لجوج، نافرمان است و در
میان قومش ذلیل و در نزد خویش خود را عزیز و بزرگ مىپندارد، نسبت به شوى
خویش ایفاى وظیفه نکند و نسبت به او دریغ ورزد ولى به غیر شوهر خویش نهایت
خضوع و تواضع بى جا از خودنشان دهد.[10]
10-در سخنى دیگر شیخ صدوق(ره) در کلامى نسبتاً گسترده از رسول خدا اثر نامطلوب سوء رفتار
را در زن و مرد دو سویه ارزیابى مىنمایند و عواقب هر کدام را بیان مىکند. بخشى از آن این گونه است:
کسى که خانمى دارد ولى او را در زندگى همراه نیست و به آنچه خدا بر او روزى کرده مدارا و صبر ندارد و
شوهر را تحت فشار قرار دهد و بر کارى وادارد که در توان او نیست خداوند هیچ حسنه و کار خوبى را از او
نمىپذیرد و این زن مورد غضب پروردگار خویش است مادامى که این گونه رفتار مىکند.
11-جمیل بن دراج از امام صادق (ع) نقل مىکند که فرمود هر زنى که ]در همسر خود ایجاد یاس و سردى
مىکند و[ به شوهر خود مىگوید:
من از تو هرگز خیرى ندیدهام این گونه رفتار، اعمال او را ساقط مىسازد.
12-صدوق نقل مىکند از رسول خدا(ص) که فرمود:
« کسى که همسرى دارد که موجبات اذیت و آزار شوهر را فراهم مىکند، نماز و
اعمال شایسته او مورد قبول درگاه حق قرار نمىگیرد تا اینکه دست از این گونه رفتار
بردارد و به همراهى و معاونت و خوش کردن شوهر بپردازد، اگر چه روزش را به نماز
و روزه بگذراند و بنده آزاد کند و انفاق اموال خویش نماید.... سپس فرمودند « وَ عَلَى
الرَجُلِ مِثلُ ذلک الوِزرِ وَالعَذابِ اذا کان لَها مُوذیا ظالما» مرد هم اگر اذیت کار و ظالم
نسبت به همسر باشد، براى او هم همین گونه عقوبت و سقوط اعمال است»
در بیان دیگرى از رسول خدا است که فرمود:
« آیا خبر بدهم به بدترین مردان شما؟ گفتند بله. فرمود بدترین مرد کسى است که
تدبیر زندگى ندارد، بخیل است، بدزبانى مىکند، تنها غذا مىخورد، یاور خانواده
نیست، همسر خویش و عبد خود را مىزند، عائله او به دیگران پناه مىآورند
و موجب عاق والدین را فراهم مىکند.
90/4/2
7:43 ع
نویسنده ی وبلاگ :
1- باید در زمان غیبت ، امام زمان (عج) را به هر طریق ممکن و هر میزان یاری نمود حتی با گفتن و عجل فرجهم بعد از صلوات.
2-این مشکلات ما نیست که ما را از امام زمان (عج) دور نموده است بلکه این دور شدن ما از امام زمان (عج) است که ما را
دچار مشکلات فراوان نموده است.
3-منتظران مصلح باید خود صالح باشند.
4- دین اگر به شخص بیاید به شخص هم میرود ولی دینی که با شناخت و تمسک به قرآن و اهل بیت بیاید ماندگار است.
90/4/2
1:16 ص
حدیث منزلت منتظران
ابراهیم بن زیاد ، از ابوحمزه ثمالى ، از ابوخالد کابلى نقل کرده که گفت :
امام زین العابدین علیه السلام فرمود :
اى کابلى ، أولی الأمر که خداوند آنان را امامان و پیشوایان مردم قرار داده و اطاعت
ایشان را واجب ساخته است ، و آنان عبارتند از : امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب
علیه السلام سپس عمویم امام حسن و پس از او پدرم امام حسین تا آنکه کار
امامت به من رسید ، سپس حضرت ساکت شد . عرض کردم : اى سرور من از
امیر المؤمنین علیه السلام روایت شده که فرمود : زمین از حجت خدا بر بندگان
خالى نخواهد ماند ، پس امام و حجت بعد از شما چه کسى خواهد بود ؟
فرمود : پسرم محمد که نام او در کتب الهى ( صحف الاولین ) باقر بوده که علوم را می شکافد و
او حجت و امام بعد از من می باشد و پس از او پسرش جعفر است که در نزد اهل آسمان
صادق نامیده می شود . عرض کردم : اى سرور من چگونه فقط نام او صادق است در حالیکه
شما همه صادق می باشید ؟ فرمود که پدرم از پدرش از رسول الله صلى الله علیه و آله روایت کرده
که فرمود : زمانیکه پسرم جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن أبی طالب به دنیا آمد او را ،
صادق بنامید . و پنجمین فرزند او ( امام صادق علیه السلام ) که نامش جعفر است به
دروغ ادعاى امامت می کند و او نزد خداوند ، جعفر کذاب ، می باشد که به خداوند افترا بسته و چیزى
را که اهل آن نیست بعنوان مخالفت با پدرش و حسادت با برادرش ادعا می نماید و او همان کسى
است که آرزو مى کند هنگام غیبت امام زمان از اسرار الهى خبردار گردد . آنگاه على بن الحسین ( ع )
بشدت گریست و فرمود : گویا مى بینم که جعفر کذاب حاکم ستمگر را براى تفتیش و جستجوى
حضرت مهدى و امر ولى الله ( ع ) که در پناه و حفظ الهى غایب شده بود راهنمائى کرد و از خلیفه
مى خواست که وکیل پدرش امام هادى علیه السلام شده و امور آن حضرت به او واگذار گردد ، در حالیکه
نمى داند پست تر از آن است که چنین لیاقتى داشته باشد ، و همچنین قصد داشته که چنانچه به
حضرت مهدى علیه السلام دست یابد او را کشته و میراث برادرش را
بنا حق غصب نماید . راوى ( ابو خالد کابلى ( مى گوید عرض کردم :
اى فرزند رسول خدا آیا اینها شدنى است ؟ فرمود : آرى بخدا سوگند ،
اینها همه در صحیفه اى که در آن وقایع غم انگیزى که بر ما پس از
رسول خدا صلى الله علیه و آله جارى مى گردد ، نوشته شده است ،
ابو خالد مى گوید عرض کردم : اى پسر رسول خدا پس از آن چه خواهد
شد ؟ فرمود : سپس غیبت امام دوازدهم از جانشینان رسول خدا
صلى الله علیه و آله و امامان پس
از پیامبر صلى الله علیه و آله طولانى خواهد گشت . اى ابا خالد کسانى که در زمان غیبت
قائل به امامت آن حضرت بوده و منتظر ظهور آن حضرت بمانند برترین اهل هر زمان بوده و خداوند
متعال چنان عقل و فهم و معرفتى به آنها عطا کرده که زمان غیبت براى آنها مانند زمان حضور و
مشاهده مى گردد و ایشان را در آن زمان بمنزله مجاهدین در رکاب رسول الله صلى الله علیه وآله
قرار داده است و آنها حقیقتا شیعیان خالص ما و دعوت کنندگان به دین خداوند متعال در
پنهان و آشکار خواهند بود و حضرت فرمود : انتظار فرج از بزرگ ترین و برترین فرج هاست .
***************************************
حدیث تولی و تبری
أحمد بن اسحاق بن سعد اشعرى مى گوید بر ابو محمد حسن بن علی علیهما
السلام وارد شدم مى خواستم درباره جانشین پس از او از آن حضرت بپرسم ،
که امام ( ع ) ابتدائا به من فرمود : اى أحمد بن اسحاق ، خداوند تبارک و تعالى از
زمانى که حضرت آدم ( ع ) را آفرید تا قیامت ، زمین را خالى از حجت قرار نداده
است ، بواسطه وجود حجت ، بلا و دشواری ها از ساکنان زمین دفع شده و
بواسطه وجود او باران رحمت مى آید و نعمت هاى زمین را خارج مى سازد .
وى گفت : بدو عرض کردم : اى فرزند رسول خدا ( ص ) امام و جانشین پس از
شما کیست ؟ حضرت از جا برخاست و به سرعت داخل خانه شد و سپس بیرون
آمد و کودکى سه ساله را بر دوش خود داشت که صورتش چون ماه شب چهارده مى
درخشید فرمود : اى أحمد بن اسحاق اگر بخاطر عظمت تو در پیشگاه خداوند و بر حجت هاى او نبود ، ا
ین فرزندم را به تو نشان نمى دادم ، این فرزند هم نام و کنیه رسول خدا ( ص ) است ، همان کسى
که زمین را پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده باشد ، آکنده از عدل و داد مى کند .
اى أحمد بن اسحاق ، مثال او میان این امت مثال حضرت خضر ( ع ) و ذى القرنین است ، بخدا سوگند
او آنچنان غیبتى خواهد داشت که در آن هیچکس از هلاکت رهایى نمى یابد مگر آنکس که خداوند عز وجل
او را نسبت به امامت او و دعا براى شتاب در فرج آن حضرت ثابت قدم نگاه دارد .
أحمد بن اسحاق مى گوید : بدو عرض کردم : اى سرور من آیا علامت و نشانه اى در این
راستا وجود دارد که دلم آرام گیرد ؟ که ناگهان کودک ( ع ) با زبان عربى فصیح به سخن درآمد و فرمود :
من بقیة الله در زمین او و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم
، اى أحمد بن اسحاق بعد از این لحظه اثرى نمى یابى .أحمد بن اسحاق گفت : شادمان بیرون رفتم ،
فردا خدمت حضرت بازگشتم و بدو عرض کردم : اى فرزند رسول خدا ( ص ) به آنچه که منت بر من
گذاشتى بسیار شادمان شدم اکنون بفرمایید او چه شباهتى به خضر و ذى القرنین دارد ؟ فرمود : اى احمد
، طولانى بودن غیبت ، عرض کردم : اى فرزند رسول خدا ( ص ) آیا غیبت او به طول مى انجامد ؟
فرمود : آرى بخدا سوگند تا آنجا که بیشتر کسانى که به امامت او قائل بودند از عقیده خود برگردند
و کسى بر این عقیده باقى نماند مگر آنکس که خداوند از او پیمان ولایت ما را گرفته باشد ،
و ایمان را در دل او جایگزین و با روح خود ، او را حمایت و تأیید کند .اى أحمد بن اسحاق ،
این امرى است از امر خدا و رازى است از راز و اسرار خدا ، و غیبى است از غیب هاى خدا ، آنچه را که
به تو گفتم دریاب ، و آنرا نهان دار ، و از سپاسگزاران باش ، روز قیامت در علیین با ما خواهى بود .
***************************************
حدیث اطاعت و پیروی ازامام
( هشام بن سالم از امام صادق و او از پدر و جدش علیهم السلام نقل مى کند که آن حضرت فرمود : )
قائم از فرزندان من است ، نام او نام من وکنیه او کنیه من ، و شکل او شکل من ، و سنت او سنت
من است مردم را بر ملت و شریعت من بپا مى دارد ، وآنها را بسوى کتاب پروردگارم عزوجل مى خواند ،
کسى که او را اطاعت کند مرا اطاعت نموده و کسى که او را نافرمانى نماید مرا نافرمانى کرده و کسى
که در زمان غیبت ، منکر او باشد مرا انکار کرده و کسى که او را تکذیب نماید مرا تکذیب کرده و کسى که او
را تصدیق کند مرا تصدیق کرده است ، و از تکذیب کننده گانم در باره امر او ، و انکار کننده گان گفتارم درباره
او و گمراهان امتم از راه او ، به خدا شکایت مى کنم ، آنهایى که ظلم کرده اند بزودى خواهند دانست که به چه
کیفرگاه و محل انتقامى بازگشت مى کنند .
***************************************
حدیث تسلیم بودن در امر فرج
على بن حسان ، از عبدالرحمان بن کثیر ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : اى مهزم ،
کسانى که ( براى قیام حضرت مهدى علیه السلام ) وقت تعیین مى کنند ، دروغ مى گویند و کسانى
که در آن عجله کنند هلاک شده و کسانى که تسلیم باشند ( و آنچه را که خدا بخواهد قبول داشته باشند )
نجات مى یابند .
***************************************
حدیث آثار غیبت - شک
صقر بن ابى دلف مى گوید از ابو جعفر محمد بن علی الرضا ( ع ) شنیدم که فرمود :
امام و پیشواى پس از من پسرم على است ، فرمان او فرمان من و سخن او سخن من و اطاعت
از او اطاعت از من است ، پیشوا و امام پس از او پسرش حسن است ، فرمان او فرمان پدرش و
سخن او سخن پدرش و اطاعت از او اطاعت از پدر اوست ، و سپس ساکت شد ؟ عرض کردم :
اى فرزند رسول خدا ( ص ) امام و پیشواى بعد از حسن کیست ؟ حضرت به شدت گریست و سپس فرمود :
امام و پیشواى بعد از حسن پسرش قائم منتظر است ، بدو عرض کردم : اى فرزند رسول
خدا ( ص ) چرا وى قائم نامیده شد ؟ فرمود : چون او پس از آنکه نامش از یاد ها رفت و
بیشتر معتقدین به امامتش از عقیده خود برگشتند ، قیام مى کند ، به آن حضرت عرض
کردم : چرا وى را منتظر گویند ؟ فرمود :
چون او غیبتى طولانى و دراز دارد ، و افراد مخلص در انتظار اویند و تردید کنندگان او را رد مى کنند و انکار کنندگان
، یاد او را به استهزاء مى گیرند و وقت گذاران در غیبت ، دروغ مى گویند ، شتابزدگان در آن به هلاکت
مى رسند و مسلمانان در آن نجات و رهایى مى یابند .
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم