90/7/11
10:51 ع
یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمیگشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش
خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود .اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود.
اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم.
زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست .
وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد, زن پرسید:" من چقدر باید بپردازم؟"
و او به زن چنین گ?ت: " شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام.
و روزی یکنفر هم به من کمک کرد¸همونطور که من به شما کمک کردم.
اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی¸باید این کار رو بکنی.
و نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!"
چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ولی نتونست
بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود.
او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست¸واحتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید.
وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره ، زن از در بیرون رفته بود ،
درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود.
وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود.
در یادداشت چنین نوشته بود:" شما هیچ بدهی به من ندارید.
من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد،همونطور که من به شما کمک کردم.
اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی،باید این کار رو بکنی.
نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!".
همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر
میکرد به شوهرش گفت :"دوستت دارم اسمیت همه چیز داره درست میشه
90/7/9
5:31 ع
90/7/3
11:56 ع
یاس بوی مهربانی میدهد
عطر دوران جوانی میدهد
یاسها یادآور پروانهاند
یاسها پیغمبران خانهاند
یاس ما را رو به پاکی میبرد
رو به عشقی اشتراکی میبرد
یاس در هر جا نوید آشتی است
یاس دامان سپید آشتی است
در شبان ما که شد خورشید؟ یاس
بر لبان ما که میخندید؟ یاس
یاس یک شب را گل ایوان ماست
یاس تنها یک سحر مهمان ماست
بعد روی صبح پرپر میشود
راهی شبهای دیگر میشود
یاس مثل عطر پاک نیت است
یاس استنشاق معصومیت است
یاس را آیینهها رو کردهاند
یاس را پیغمبران بوییدهاند
یاس بوی حوض کوثر میدهد
عطر اخلاق پیمبر میدهد
حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانههای اشکش از الماس بود
داغ عطر یاس زهرا زیر ماه
میچکانید اشک حیدر را به چاه
عشق محزون علی یاس است و بس
چشم او یک چشمه الماس است و بس
اشک میریزد علی مانند رود
بر تن زهرا: گل یاس کبود
گریه آری چون ابر چمن
بر کبود یاس و سرخ و نسترن
گریه کن حیدر که مقصد مشکل است
این جدایی از محمد مشکل است
گریه کن زیرا که دخت آفتاب
بیخبر باید بخوابد در تراب
گریه کن زیرا که گلها دیدهاند
یاسهای مهربان کوچیدهاند
گریه کن زیرا که شبنم فانی است
هر گلی در معرض ویرانی است
ما سر خود را اسیری میبریم
ما جوانی را به پیری میبریم
زیر گورستانی از برگ رزان
من بهاری مرده دارم ای خزان
زخم آن گل در تن من چاک شد
آن بهار مرده در من خاک شد
ای بهار گریهبار ناامید
ای گل مأیوس من یاس سپید
90/7/3
11:46 ع
گویند که در زمان امیر تیمور گورکان ،جمعی از افراد ماوراء النهر که از متعصبان دشمن علی (ع)
بودند با تشکیل مجلسی صورت مجلسی تهیه کرده و گفتند:دشمنی و کینه نسبت به علی{ع}
بر هر فرد مسلمان واجب است هر چند به قدر جوی،زیرا او به قتل عثمان فتوا داده است. آن
نوشته نزد امیر تیمور فرستادند تا آن را تایید کند و مانند خلفای بنی امیه دستور دهد که خطبا
و سخنرانان نسبت به ساحت مقدس آن حضرت بدگویی کنند.
امیر تیمور گفت چون من مرید پیر مرشد(شیخ زین الدین نابستادی) هستم این نوشته را نزد
او می فرستم و او هر چه رای داد من پیروی می کنم. پس نامه را فرستاد و مرشد پس از
خواندنش این رباعی را در پشت آن نوشت:
گر آن که بود فرق سماء منزل تو
و از کوثر اگر سرشته باشد گل تو
گر مهر علی نباشد اندر دل تو
مسکین تو و سعی های بی حاصل تو
وای بر عثمانی که علی (ع) فتوی بر قتل او داده باشد.
به هر حال آن شاه به خاطر این دو بیت متنبه شد و آن متعصبان را تنبیه سختی کرد و
از مجلس خود بیرون نمود.
(قصص الشعرا،سید اسماعیل شاکر اردکانی ، به ترتیب ص56 ،ص 61،ص88،ص100)
90/7/3
11:33 ع
همتی کز پا نشستم یا علی! مانده ام، برگیر دستم یا علی!
تا به دیدار تو چشمم باز شد از جهان دل بر تو بستم یا علی!
مردم ار مست می خمخانه اند من ز مینای تو مستم یا علی!
من ندانم چیستم، یا کیستم از تو هستم هرچه هستم یا علی!
خواجگی کن، عهد مشکن گرچه من عهد خود با تو شکستم یا علی!
پایه از چرخ بلندم برتر است بر درت تا خاک پستم یا علی!
از گیاه خاک بستان توأم گر تبر زد، ور کَبَستم یا علی!
بر عطای توست چشمم کز خطا تیر فرصت شد ز شستم یا علی!
خلق اگر دل بر گدایان بسته اند من گدای شه پرستم یا علی!
ای عصای رهروان! دستی که من پای خویش از تیشه خستم یا علی!
زاهدان در انتظار کوثرند من خوش از جام الستم یا علی!
پایمردی کن ز لطفم دست گیر ((نیّر)) بی پا و دستم یا علی!
میرزا محمد تقی حجة الاسلام(نیّر)
90/7/1
3:2 ص
روزى نزد امام جعفر صادق علیه السلام نام گروهى از مسلمانان برده شد. و من گفتم :
سوگند به خدا، من شب ها شام نمى خورم ، مگر آن که دو یا سه نفر از این افراد با من
باشند؛ و من آن ها را دعوت مى کنم و مى آیند در منزل ما غذا مى خورند.
امام صادق علیه السلام به من فرمودند: فضیلت آن ها بر تو بیشتر از فضیلتى است ، که تو بر آن ها دارى .
اظهار داشتم : فدایت شوم ، چنین چیزى چطور ممکن است ؟!
در حالى که من و خانواده ام خدمتگذار و میزبان آن ها هستیم ؛ و من از مال خودم
به آن ها غذا مى دهم ؛ و پذیرائى و انفاق مى کنم !!
حضرت صادق علیه السلام فرمود: چون هنگامى که آن ها نزد تو می آیند، از جانب خداوند
همراه با رزق و روزى فراوان میهمان تو مى شوند و زمانى که خواستند بیرون بروند، براى
تو رحمت و آمرزش به جا خواهند گذاشت .
در باره پذیرایی از مهمان از ایشان روایت شده است که : "هرگاه برادرت ناخوانده بر تو وارد شد،
همان غذایى که در خانه دارى برایش بیاور و هرگاه او را دعوت کردى در پذیرایى از او خودت را به زحمت بینداز."(محاسن)
امام صادق فرمودند: "مکارم ده تاست : اگر مى توانى آنها را داشته باش ... : استقامت در سختى ها،
راستگویى، امانتدارى، صله رحم، میهمان نوازى، اطعام نیازمند، جبران کردن نیکى ها،
رعایت حق و حرمت همسایه، مراعات حق و حرمت رفیق و در رأس همه، حیا." (غررالحکم)
ابن ابى یعفور : در خانه امام صادق علیه السلام میهمانى دیدم . روزى او براى انجام کارى برخاست .
حضرت به او اجازه ندادند و شخصاً آن کار را انجام دادند و فرمودند : رسول خدا صلى الله علیه و آله
از به کار گرفتن میهمان ، نهى فرموده است. (اصول کافی)
90/7/1
1:49 ص
همسر و فرزندان حضرت عباس علیه السلام
پیوند مقدس حضرت عباس علیه السلام با لبابه دختر عبیداللّه بن عباس، نقش مهمی در شخصیت او داشت ؛
ایمان نهفته در اعماق قلب وی را استحکام بیشتری بخشید، برکاتی ارزشمند به جای گذاشت و فرزندانی کوشا و
شکیبا که هر یک صحیفه ای از فضیلت «ابوالفضل» بود، پدید آورد. عبیداللّه، نخستین پسر او، قاضی مکه و مدینه شد
و فرزندان او همگی از عالمان برجسته شیعی گردیدند. عظمت عبیداللّه چنان بود که امام سجاد علیه السلام او را تربیت
نمود و سپس دخترش خدیجه را به ازدواج او درآورد. فضل، دیگر فرزند قمر بنی هاشم است که گستره دانش او زبانزد
همگان بود؛ به گونهای که برخی از خردورزان، کنیه ابوالفضل را برای حضرت عباس علیه السلام ، برخاسته از وجود این
فرزند با فضیلت دانسته اند. دیگر فرزند او، محمد بود که در واقعه کربلا، در سن پانزده سالگی جام شهادت را نوشید.
برادران حضرت عباس
حضرت عباس دارای سه برادر بود بنامهای: جعفر، عبدالله و عثمان، که تمامی آنان در روز عاشورای سال 61 ه . ق
در رکاب برادر و سرور خود سیدالشهدا حضرت امام حسین علیه السلام شربت شیرین شهادت نوشیدند.
عباس علیهالسلام در کلام امام سجاد علیهالسلام بزرگی و عظمت مقام عباسبن علی علیهالسلام به گونهای است که امامان معصوم علیهمالسلام در موارد متعدد بر فداکاریها، جانبازیها و عظمت شخصیت آن بزرگوار تأکید فرمودهاند. امام سجاد علیهالسلام که خود در کربلا حضور داشت و شاهد فداکاریهای عمویش بود، دربارهی حضرت عباس علیهالسلام میفرماید: «خداوند، عمویم عباس را رحمت کند که با ایثار و جانبازی، در راه برادرش جانبازی کرد تا آن که دستهایش قطع شد و خداوند به جای آن، دو بال به او داد که با آنها به همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند؛ همانگونه که برای جعفربن ابوطالب قرار داده شد. عباس را در پیشگاه خداوند منزلتی است که در روز قیامت، همهی شهدا به آن غبطه میخورند». عباس علیهالسلام در کلام امام صادق علیهالسلام امام صادق علیهالسلام ، حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام را به عنوان کسی معرفی میکند که ا ز ایمان استوار و بینش نافذ برخوردار بوده و در راه امام بزرگوارش به جهاد برخاسته است. ایشان میفرماید: «عمویم؛ عباس، بصیرتی نافذ و ایمانی محکم داشت. او به همراه برادرش حسین علیهالسلام جهاد کرد و به افتخار شهادت رسید». آن حضرت همچنین دربارهی اخلاص و ارزش جهاد حضرت عباس علیهالسلام میفرماید: «شهادت میدهم و خدا را شاهد میگیرم که تو در راه جنگجویان بدر و مجاهدان راه خدا گام نهادی و در جهاد با دشمنان خدا، اخلاص ورزیدی و در نصرت اولیای خدا، خلوص نشان دادی و از دوستانش دفاع کردی... شهادت میدهم که تو هر چه در توان داشتی، انجام دادی».
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم