91/8/23
4:51 ع
1- مبادا از کسانى باشى که به سبب گناهانِ بندگانِ خدا بر
سرنوشت آنان بیمناک است ، ولى خود را از سزاى گناه خویش
ایمن مىداند .
2- به راستى که من مرگ را جز خوشبختى نمىدانم ، و
زندگى با ستمکاران را جز ملال .
3- به مردى که نزد او از دیگرى غیبت مىکرد ، فرمود :
«اى فلان!زبان از غیبت فرو بند که غیبت ، خورشِ سگان
دوزخ باشد».
4- برخى خدا را به شوق [بهشت] مىپرستند . این ،
پرستشِ سوداگران است . گروهى خدا را از ترس مىپرستند .
این ، پرستشِ بردگان است . و گروهى خدا را از روى سپاسگزارى
مىپرستند که این ، پرستشِ آزادگان وبرترین نوع پرستش است.
5- خدعه (و مهلت دادن) خدا به بنده آن است که نعمت فراوان
ومستمر به او رساند و سپاسگزارى را از او بگیرد.
6- به پسرش على بن حسین علیه السلام فرمود : «اى پسرک
من! بپرهیز از اینکه برکسى که جز خداوند در برابر تو یاورى
ندارد ، ستم کنى».
7- از نشانههاى خوشنامى و نیکبختى ، همنشینى با
خردمندان است.
8- از نشانههاى اسباب نادانى ، مجادله با غیر اهل اندیشه است.
9- از نشانههاى دانا ، نقّادى (و بررسى) گفتار خود و آگاهى
او از حقایق فنون رأى (و نظر) است.
10- از آنچه موجب پوزش خواهى شود ، بپرهیز ؛ زیرا مؤمن ،
نه بد کند و نهپوزش خواهد ، و منافق ، هر روز بد کند و [هر دَم]
پوزش خواهد.
11- سلام را هفتاد حسنه (و پاداش نیک) باشد : شصت و نُه
حسنه از آنِ سلام دهنده و یک حسنه از آنِ پاسخ گوینده آن است.
12- بخیل ، کسى است که در سلام کردن بخل ورزد.
13- کسى که با نافرمانى خدا در پىِ کارى باشد ،
آنچه را امید دارد ،بیشتر ازدست بدهد و به آنچه از آن
مىپرهیزد ، زودتر گرفتار آید.
14- مردى نزد حضرت آمد و از او مالى خواست . فرمود :
«درخواست مال ، روا نیست ، مگر براى پرداخت هزینهاى
بسیار یا فقرى به خاک نشاننده یا تأدیه تعهّدى ناگزیر
[چون دیه و غرامت وکفالت]» . آن مرد گفت :
من جز براى [پرداخت] یکى از اینها نیامدهام .
پس فرمود که صد دینار
بدو دهند.
91/8/20
9:20 ع
1 - پیامبر اعظم(ص) فرمودند: هر گاه در برادر (دینى) خود
سه صفت دیدى به او امیدوار باش: حیا، امانتدارى و راستگویى
(نهج الفصاحه، ح 205)
2- امام صادق (ع) فرمودند:خوش اخلاقى در بین مردم،
زینت اسلام است.
(مشکاة الأنوار، ص 422)
3- حضرت علی(ع) فرمودند: اگر نماز گزار می دانست
تا چه حد مشمول رحمت الهى است، هرگز سر خود را
از سجده بر نمی داشت
(غررالحکم، ح 7592)
4- پیامبر اعظم(ص) فرمودند: کسى که سه خصلت
در او باشد، خداوند خیر دنیا و آخرت را براى او فراهم
می کند: خشنودى به مقدرات، صبر
در بلا و دعا در سختى و راحتى
(بحارالأنوار، ج 71، ص 156، ح 71)
5- پیامبر اکرم(ص) فرمودند: عصاره تقوا در این گفته
خداوند آمده است:
خداوند به عدالت و نیکى فرمان مىدهد.
(کافى، ج 2، ص 82 ، ح 4)
6- امام علی(ع) فرمودند: انسان زیرک، دوستش
حق است و دشمنش باطل
(غررالحکم، ح 1524)
7- امام علی(ع) فرمودند: بهترین این امت، میانه روها هستند
(بحارالأنوار، ج 4، ص 41، ح 18)
8- پیامبر اکرم (ص) فرمودند: بلا براى ظالم مایه ادب،
براى مؤمن آزمایش و براى پیامبران مایه ترفیع درجه و
براى اولیا بزرگوارى است.
(بحار الأنوار، ج 75، ص 127، ح 9)
9- امام علی (ع) فرمودند:مردم، به ادب (فرهنگ و
تربیتِ) درست ، نیازمندترند، تا به طلا و نقره.
(مکارم الأخلاق، ص 17)
10- امام على (ع) فرمودند: به راستی که حدیث ما (اهل بیت)
دلها را زنده میکند
(بحارالأنوار، ج 2، ص 144)
11 - پیامبر اکرم(ص) فرمودند: مردم را از دوستانشان بشناسید، زیرا
انسان با کسى رفاقت مى کند که او را مى پسندد.
(تحف العقول، ص 214)
12 - پیامبر اعظم(ص) فرمودند: کمال عقل پس از ایمان به خدا،
مدارا کردن با مردم است به شرط آن که حق، ترک نشود.
( تحف العقول، ص 42)
13 - پیامبر اعظم(ص) فرمودند: مؤمن ابتدا به سلام می کند
و منافق منتظر سلام دیگران است
(کنزالعمّال، ح 778)
14 - امام رضا (ع) فرمودند: عبادت به زیاد بودن نماز و روزه
نیست، بلکه تفکر نمودن در کار خدای عزوجل است
(جهاد با نفس، ح 54 )
91/8/17
5:59 ع
چند نکته:
1- قیام حضرت مهدی«علیه السّلام»، تجلّی وعدة
خدا برای پیروزی لشگر ایمان بر سپاه کفر است.
2- خروج و قیام حضرت، ناگهانی بوده و همراه با هلاکت
ونابودی دنیا پرستان است؛ بنابراین آدمی باید پیش از
ظهور، خود را از صف آنان خارج سازد و از اهل حق باشد.
3- در روزگار تجلّی حق و ظهور حضرت، هدایتها پیدرپی
بر مردم نازل میشود. البته بهره بردن از این هدایتها
برای کسی است که در خود قابلیت ایجاد کرده و گام
اولیه را برداشته باشد (ذلِکَ الکِتابُ لارَیبَ فیه هُدیً
لِلْمُتَقینَ)؛[71] پس باید حرکت نخست از انسان شروع
شود.
4- دریافت هدایت با تبعیت آمیخته است. پس هر چه
تبعیت کاملتر باشد، شخص از هدایتهای بیشتری
بهرهمند میشود. البته این پیروی از روی آگاهی و
شناخت امام زمان«علیه السّلام» است.
چهارده. هشدار نسبت به وقوع غیبت
(قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأتیکُمْ بِماءٍ مَعینٍ) [72]
«به آنها بگو: به من خبر دهید اگر آبهای مورد استفاده
شما، در زمین فرو رود، چه کسی میتواند آب جاری در
دسترس شما قرار دهد؟!».
واژه «أرأیتم» یک واژة ترکیبی از همزه استفهام و فعل
«رأیتم» است. این ترکیب و ترکیبهایی ماند آن، بیش
از سی بار در قرآن آمده و در مواردی به کار رفته که نیاز
به دقت، اندیشه و توجه دادن مخاطب باشد (و به معنای)
«اخبرونی» (خبر دهید مرا) است. واژه «معین» اگر از مادة
«مَعَن» باشد، به معنای جاری است. اما اگر از ماده «عین
باشد، به معنای ظاهر و نمایان است.
زمین از دو پوشه تشکیل شده است :یکی «قشر نفوذ
پذیر» که آب را در خود فرو میبرد ودیگری «قشر نفود
ناپذیر» که آب را در آنجا نگاه میدارد. تمام چشمهها،
چاهها و قناتها از برکت این ترکیب ویژه به وجود آمدهاند؛
زیرا اگر زمین تا اعماق زیاد نفوذپذیر بود، آبها در زمین
فرو میرفتند و دست کسی به آنها نمیرسد و همچنین
اگر همه سطح زمین«نفوذ ناپذیر» بود آبها روی زمین
میماندند و باتلاقی بزرگ درست میشد یا به دریاها
میریختند و چیزی به نام ذخایر آب زیرزمینی به وجود نمیآید.
این نمونه کوچکی از رحمت عام خداوند است که مرگ
و زندگی انسان، سخت با آن گره خورده است.[73]
بنابراین، ظاهر آیه به اهمیت« آب جاری» در زندگی
انسانها مربوط است؛ ولی در روایات متعدد مصداق
آب جاری «وجود مقدّس امام مهدی«علیه السّلام» »
دانسته شده است.
در منابع معتبر روایی از امام باقر«علیه السّلام» نقل
شده است:
«هذِه نَزَلََتْ فِی القائِمِ «علیه السّلام» یَقُولُ: اِنْ
اَصبَحَ اِمامُکُمْ غائباً عَنکُمْ لاتَدرونَ أینَ هو فَمَن یَأتیکُم
باِمامٍ ظاهرٍ یأتِیکُم بأخبارِ السَّماءِ وَ الاَرضِ وَ حَلالِ اللهِ
جَلَّ وَ عزَّ و حَرامِهِ. ثم قال«علیه السّلام»: و اللهِ ما
جاءَ تأویلُ الآیِة وَ لابُدَّ أن یَجیء تأویلُها»؛[74]
«این آیه دربارة قائم«علیه السّلام» نازل شده است.
میفرماید: اگر امامتان غایب شود و ندانید که او
کجاست، چه کسی امام ظاهری برای شما خواهد
آورد تا اخبار آسمان و زمین و حلال و حرام خداوند
را برای شما بیاورد؟ سپس فرمود: به خدا سوگند!
تأویل این آیه هنوز نیامده است و ناگزیر خواهد آمد.
با کمی تأمل در مییابیم که تفسیر آب ـ این مایة
حیات مادی بشر ـ به وجود مقدّس امام زمان«علیه السّلام»
که سبب حیات معنوی جامعة انسانی است، امری
پذیرفتنی و قابل فهم است.نقش امام در جامعة انسانی
مثل آب، نقشی مهم و اساسی است و البته
شباهتهایی میان این دو وجود دارد.
1- در قرآن کریم آب منشأ حیات همة موجودات معرفی
شده است:
(وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیِّ)؛[75] «و همه چیز
را از آب، حیات و زندگی دادیم».
امامت حضرت مهدی«علیه السّلام» نیز مایه حیات فکری
و معنوی بشر است ؛ چنان که امام باقر«علیه السّلام»
فرمود:
«اِذا قامَ قائمُنا وَضَعَ اللهُ یَدَهُ عَلی رُؤسِ العِبادِ فَجَمَعَ
بِها عُقُولَهم وَ کَمُلَت بِها أَحلامَهُم»؛[76]
وقتی قائم ما «علیه السّلام» قیام کند، خداوند دست
خود را بر سر بندگان قرار میدهد و بدین سبب
خردهای آنان را جمع کرده و عقل ایشان را کامل میکند.
2. همانگونه که نزول آب از عالم بالا است، موضوع
امامت حضرت مهدی«علیه السّلام» و ظهور او نیز
امری آسمانی است. قرآن کریم دربارة آب فرموده
است: (وَ أنزَلََ مِن السّماءِ ماءً) [77] «و خدا از
آسمان آب فرو فرستاد و درباره مسأله امامت
میفرماید:... و لایَنالُ عَهدِیَ الظّالِمینَ [78] ؛
« و پیمان من به ستمکاران نخواهد رسید»
3- آب سبب پاکیزگی و رفع آلودگی است. حکومت
مهدی«علیه السّلام» نیز مایة پاکیزگی و طهارت
دلهاست. در روایتی از امام علی«علیه السّلام»
نقل شده است:
«لَو قَد قامَ قائِمُنا... لَذََهَبَتْ الشَّحْنا مِن قُْلوبِ العِبادِ»[79]
اگر قائم ما قیام کند... کینه ( و دشمنی) از دلهای
بندگان برود.همانگونه که اگر آب به اعماق زمین برود،
هیچ کس به آن دسترس ندارد و بشر با همة توان خود
از رسیدن به آب ناتوان خواهد بود، اگر امام به ارادة
پروردگار در پس پردة غیبت قرار گیرد، مردم نمیتوانند
امامی از میان خود برگزینند ؛ بلکه نیاز آنان به امام و
پیشوای آسمانی باقی است. پس باید در طلب او باشند
و از خداوند ظهور او را بخواهند؛ همانگونه که در نبود آب،
باید از خداوند طلب کنند که چشمههای آنها را پُر از آب کند.
امام هفتم موسی بن جعفر«علیه السّلام» در پاسخ برادرش
علی بن جعفر دربارة تأویل این آیه میفرماید:
«اِذا فَقَدْتُمْ اِمامَکُمْ فَلَم تَرَوهُ فَماذا تَصنَعون»؛[80] زمانی که
امام خویش را از دست دادید و از دیدن او عاجز شدید، پس
چه خواهید کرد؟
با این بیان روشن میشود که مضمون آیه، میتواند ناظر به
دوران غیبت امام مهدی«علیه السّلام» باشد؛ همانگونه که
پیامبر«صلّی الله علیه و آله و سلّم» وقتی از امامان دوازدهگانه
پس از خود خبر داد، عمار یاسر از آن حضرت درباره
مهدی«علیه السّلام» سؤال کرد،
پیامبر اکرم«صلّی الله علیه و آله و سلّم» فرمود:
«یا عَمّار! اِنَّ اللهَ ـ تبارک و تعالی ـ عَهدَ الیَّ أنّهُ یَخْرُجُ
مِن صُلبِ الحسین اَئمة تِسعةً و التاسِعُ مِن وُلدِه
یَغِیبُ عَنهم و ذلِکَ قوله عزّوجَلّ: قُل أرَأیتُم اِن أصبَحَ
ماؤُکم غوراً فَمَنْ یَأتِیکُم بِماءٍ مَعینٍ تکون له غیبة
طویلة، یرجع عنها قوم و یثبت علیها آخرون فاذا کان
فی آخر الزمان یخرج فَیملأ الدنیا قِسطاً وَ عدلاً کما
مُلِئت جَوراَ وَ ظلماً...»؛[81]
ای عمار! خداوند ـ تبارک و تعالی ـ با من پیمان بسته
که بیرون میآید از نسل حسین«علیه السّلام» نُه
امام و نهمین آنان از میان ایشان غایب میگردد. و
این همان سخن خداست که فرمود: «بگو (ای پیامبر)
به من خبر دهید که اگر آب مورد استفادة شما در زمین
فرود رود، چه کسی میتواند آب جاری در دسترس شما
قراردهد؟!» برای او (مهدی) غیبتی طولانی خواهد بود
که گروهی از امامت او باز خواهندگشت و گروهی دیگر
بر آن ثابت قدم میمانند و چون آخرالزمان شود،
(مهدی«علیه السّلام» ) قیام میکند و دنیا را پر از قسط
و عدل میسازد؛ همانگونه که از ظلم و جور پر شده باشد.
نتیجه: با اندکی تأمل درمییابیم، آیات متعدد قرآن به
پشتوانه روایات، به مسئله حاکمیت جهانی مستضعفان
و عدالت و رهبری حضرت مهدی«علیه السّلام» پرداختهاند.
برای سلامتی و تعجیل در ظهورش صلوات
-------------------------------------------------------------
[71] . بقره(2)، آیه 2.
[72] . ملک، (67) آیه 30.
[73] . تفسیر نمونه، ج 24، ص358.
[74] . کمالالدین و تمام النعمة، ج 1، باب 32، ص 325، ح 3.
[75] . انبیاء، (21) آیه 30.
[76] . کافی، ج 1، کتاب العقل و الجهل، ص 25،ح21.
[77] . بقره(2)، آیه 22.
[78] .مراد از پیمان الهی امامت است .ر . ک: تفسیر مجمع البیان
و المیزان، ذیل آیه.
[79] . شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص626.
[80] . شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 160.
[81] .البرهان فی تفسیر القرآن، ج 8، ح 1، ص 79.
91/8/15
4:39 ع
چند نکته:
با توجه به آیه و تبیین آن از سوی امام «علیه السّلام»
نکات مهم و ارزشمندی میتوان به دست آورد:
1. همانگونه که برای هر مذهبی قبلهای مشخص شده
تا برای عبادت به آن روی کنند و اعمال خود را جهت
دهند؛ برای مردم هر عصر و زمان نیز باید امام و
رهبری باشد که مردم حول محور او باشند و به او
روی آورند.
2. همانگونه که تعیین قبله در اختیار خداوند است،
انتخاب و تعیین رهبر و امام نیز به دست او صورت
میگیرد.
3.همانگونه که مردم وظیفه دارند به سوی نیکیها
حرکت کنند و با انجام دادن آنها و طهارت روح به درجات
کمال برسند، وظیفه دارند به سمت امام خود حرکت
کنند و او را بیابند. خود را هم رنگ او نموده و بر طبق
خواست و ارادة او حرکت کنند.
4. همانگونه که جا و مکان خاصی برای انجام دادن
خوبیها و خیرات نیست و انسان نباید خود را به منطقة
خاصی محدود سازد و فکر کند انجام کارهای خیر برای
تحصیل نتیجه، فقط در مکان مخصوصی امکان پذیر است؛
یاران حضرت نیز در زمان غیبت خود را به مکان و منطقة
خاصی مقید نمیکنند؛ بلکه در جاهایی که هستند،
فعالیت بهتر و بیشتری انجام میدهند تا بتوانند به
اراده و خواست امام کاملتر عمل کنند. اجتماع یاوران
در زمان ظهور به دست خداست و او آنان را در هنگام
ظهور نزد حضرت حاضر میکند.
5. همانگونه که حرکت به سوی خوبیها برای مردم
زمان خاصی نیست، بلکه برای همة زمانها است، یاوران
حضرت نیز از مردمِ زمان خاصی نیستند، بلکه در هر
زمان افراد میتوانند در جمع یاران امام، حضور یابند.
1. همانگونه که خداوند میتواند انسانهایی را که
مرده و پراکنده گردیدهاند، در یک روز جمع کند؛
همچنین قدرت دارد یاران امام مهدی«علیه السّلام»
را در یک روز در یک مکان گرد آورد.
دوازده. نابودی باطل، با جلوهگری حق
(وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ اللباطِلُ اِنََّ الباطِلَ کانَ زَهُوقاً)[65]
«بگو: حق آمد و باطل نابود شد. آری باطل همواره نابود
شدنی است.»
تفسیر آیه:
خداوند پس از آنکه به صفات صدق و توکل اشاره نموده و
آن دو را شرط ورود به عمل معرفی میکند؛ در این آیه به
نتیجة حرکت درست اشاره کرده. و ضمن آنکه آن را حق
میشمرد، پیروزی آن را نیزاعلام میدارد.
به بیان دیگر، خداوند در این آیه به یک اصل کلی و یک سنت
جاویدان الهی اشاره دارد و آن پیروزی حقّ و فنا و نابودی
باطل است؛ چرا که بیریشه و تهی بوده و از بین رفتنی است.
تأویل آیه:
در روایتی از امام باقر«علیه السّلام» آمده است:
«عن ابی جعفر«علیه السّلام» فِی قُولِه عَزَوَجَلَّ: (وَ قُلْ
جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ اللباطِلُ اِنَّ الباطِلَ کانَ زَهوقاً) قال: اِذا
قامَ القائِمُ ذَهَبَتْ دَولَةُ الباطِلِ»؛[66]
امام باقر«علیه السّلام» درباره قول خداوند و قُل جاءَ الحقُ...
فرمود: هنگامی که قائم قیام کند، دولت باطل از بین میرود.
از آیه و روایت استفاده میشود که امکان ندارد «حق » و
«باطل» با هم جمع گردد و هر کجا باطل باشد، آنجا حق
نیست و وقتی حق آمد، دیگر جایی برای باطل نخواهد بود.
چند نکته:
میشود و حق همه جا را فرا میگیرد و عالم گیر
میشود؛ چنان که پیامبر «صلّی الله علیه و آله و سلّم» فرمود:
«یَملأ الله بِهِ الارضَ عدلاً وَ قسطاً کَما مُلئت ظُلماً وَ جوراً»؛[67]
خدا به واسطة او زمین را پر از عدل و داد میکند؛ همان
گونه که پراز ظلم و جور شده است.
سازمان یافته و تحت مدیریت دولت باشد. با نابودی
دولت و تشکیلات باطل، طبیعی است که همة آثار آن
از میان میرود. با قیام حضرت، ریشة باطل( دولت و نهاد
تشکیلاتی) از میان میرود. از این تعبیر جایگاه و اهمیت و
نقش دولت روشن میشود.
سیزده. تحقق وعدة الهی
(قُلْ مَنْ کانَ فِی الضَّلالَةِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَداً حَتَّی إذا رأَوْا
ما یُوعَدُونَ إمَّا الْعَذابَ وَ إمَّا السّاعةَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرُّ
مَکاناً وَ أضْعَفُ جُنْداً وَ یَزیدُ اللهُ الَّذینَ اهْتَدَوا هُدیً وَ الْباقیاتٌ
خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ مَرَدًّا) ؛[68]
«بگو: هر که در گمراهی است(خدای) رحمان به او تا زمانی
مهلت میدهد، تا وقتی (که) آنچه به آنان وعده داده میشود؛
یا عذاب، یا روز رستاخیر را ببیند. پس به زودی خواهند
دانست جایگاه چه کسی بدتر و سپاهش ناتوانتر است.
و خداوند کسانی را که هدایت یافتهاند، بر هدایتشان میافزاید
و نیکیهای ماندگار، نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و
خوشی فرجامتر است».
تفسیر آیه:
این آیه به ستمگران هشدار میدهد گمان نکنند ثروت و
امکانات دنیا مایة رحمت است؛ بلکه چه بسا دلیل عذاب
باشد! هر کس به گمراهی خود اصرار بورزد، خداوند به او
مهلت میدهد و این زندگی مرفّه را برای او برقرار میدارد
تا زمان وعده برسد و با چشم خود عذاب را ببیند. در این
روز آنان درمییابند که جایگاه چه کسی بدتر و لشکرش
ناتوانتر است.
به هر حال، عدهای هستند که با غرق شدن در گمراهی و
اصرار بر طریق ضلالت، قابلیت هدایت را در درون خود از بین
میبرند. نعمتهای مادی خدا عذابهایی برای آنان خواهد
بود؛ چرا که این امکانات باعث غفلت و غرور بیشتر آنها و
فراموشی کامل خداوند میشود و به جای آنکه این نعمتها
در راه رشد استفاده شود، در راه فساد و ظلم به کار میرود.
در برابر این افراد کسانی هستند که هدایت الهی را میپذیرند
و در طریق حقیقت و راستی و صلاح گام مینهند.کارهای
صالح آنان باقی میماند و این اعمال و آثار نزد خدا ثواب بیشتر
و سرانجام نیکتری دارد.
تأویل آیه:
در روایات به معانی دیگر آیة شریفه اشاره شده است؛ چنان
که امام صادق«علیه السّلام» میفرماید:
«اَمّا قُوله ( حَتّی اِذا رأوا ما یُوعَدون) فَهُوَ خُروجُ
القائِمِ «علیه السّلام» وَ هُوَ السّاعَةُ فَسَیَعلَمُون ذلِکَ الیَومَ
و ما نَزَلَ بِهِمْ مِنَ اللهِ عَلی یَدَیَ قائمة، فَذلِکَ قُولُهُ«مَنْ هُوَ
شَرُ مَکاناً» یعنی عند القائِمِ «وَ اََضعَفُ جنداً».
قُلتُ : قُولُه«وَیَزیداللهُ الّذینَ اهتَدَوا هدیً»؟ قالَ:یَزیدُهُم ذِلک
الیَومَ هُدیً عَلی هُدی بِاتِّباعِهِمْ القائِمُ حَیثُ لایَجحدونَهُ
وَ لایُنکِرُونَه»؛[69]
اما قول خداوند «حَتّی اِذا رَأوا ما یُوعَدون» پس آن خروج
قائم«علیه السّلام» است و آن ساعت است. پس به زودی
آنان آن روز را میبینند و آنچه از سوی خدا بر آنان به دستان
قائم«علیه السّلام» فرو میآید. پس آن قول خداوند است:
«مَنْ هُوَ شرٌ مَکاناً»؛ یعنی، هنگام (ظهور) قائم و «وَ اَضعَفُ
جنداً» پرسیدم :منظور از«وَ یَزیدُ اللهُ...» چیست؟
فرمود: خداوند.در آن روز هدایت را بر هدایت، به خاطر پیروی
آنان از حضرت قائم«علیه السّلام» میافزاید، چرا که او را رد
و انکار نمیکنند.
امام هادی«علیه السّلام» نیز در ضمن روایتی طولانی به
همین مطلب اشاره دارد:
«قُلتُ: (حَتَّی إذا رَأوْا ما یُوعَدونَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أضْعفُ ناصِراً
وَ أقَلُّ عَدَدًا) یعنی بذلک القائِمَ وَ اَنصارَهُ»؛[70]
گفتم:مراد از آیه « حتی اذا رأوا...» چیست؟ فرمود: مراد
حضرت قائم«علیه السّلام» و یاران او است.
طبق این احادیث، یکی از مصادیق آیه، «زمان ظهور» است
که برای نااهلان همراه با عذاب و سختی و برای اهل حق
همراه نصرت و یاوری است و برای اهل ایمان و افرادی که
راهنمایی و ارشاد خدا را پذیرفتهاند؛ فزونی هدایت است.
---------------------------------------------------------------------------------
[65] . اسراء(17)، آیه 81.
[66] . کافی، ج 8، ص 287، ص 432.
[67] .صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج 1، ص287، ح 7.
[68] . مریم(19) آیه 75، 76.
[69] .کافی، ج 1، ص 431، ح 90.
[70] . همان، ص 432، ح 91.
91/8/14
4:58 ع
نه. قیام قائم
(سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی انْفُسِهِمْ حَتّی
یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنََّهُ الْحَقُّ أَوَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلی
کُلِّ شَیءٍ شَهیدٌ) [58]
« به زودی نشانههای خود را در افقهای گوناگون
و در دلهای آنان، بدیشان خواهیم نمود، تا برایشان
روشن گردد که او خود حق است. آیا کافی نیست
که پروردگارت، خود شاهد هرچیزی است؟
تفسیر آیه:
خداوند متعال در این آیه میفرماید: ما به زودی
آیات و نشانههای «آفاقی» و «انفسی» را به آنان
نشان میدهیم تا روشن شود که حق کدام است.
در اینجا چند احتمال وجود دارد:
1. نشانههای «آفاق» میتواند آفرینش خورشید
و ماه و ستارگان و انواع موجودات زمینی با نظام
دقیق آنها و نشانههای «اَنفُس» آفرینش
دستگاههای مختلف در درون بدن باشد.
2. منظور از نشانههای «آفاقی»، پیروزیهایی
است که در آینده نصیب مسلمانان در میدانهای
مختلف جنگ و گسترش اسلام در مناطق گوناگون
جهان میشود؛ و منظور از نشانههای «انفسی»
نشانههایی است که به مشرکان مکه نشان
داده شد؛ مانند پیروزی مسلمانان در جنگ.
3. مراد از نشانهها، غلبة دین حق( اسلام) بر دیگر
ادیان باشد.
تأویل آیه:
در روایات متعددی از حق، به قیام و خروج امام
مهدی«علیه السّلام» تأویل شده است. ابوبصیر گوید:
«قُلتَ لَهُ (ابی عبدالله«علیه السّلام») حَتّی یَتَبَیَّنَ
لَهُم اَنّهُ الحَقُ قالَ: خُروجُ القائِمِ هُوَ الحَقُّ مِن عِندالله
عزَّوَجلَّ یَراهُ الخَلقَ لابُدَّ مِنه»[59]
از امام صادق«علیه السّلام» پرسیدم: (مراد خداوند
از) حَتّی یَتَبَیَّنَ لَهُم اَنّهُ الحَقُ چیست؟ فرمود:
«خروج قائم حقی است از طرف خدا، خلق او را
میبینند و چارهای از آن نیست».
ابوبصیر همین روایت را از امام باقر«علیه السّلام»
نقل کرده است.[60]
نکته: حق و حقیقت امری است که گذر زمان و حوادث
روزگار آن را از بین نمیبرد، بلکه خدا میخواهد آن
را آشکار کند تا مردم بدانند، فرجام کار در نهایت با
راستی و درستی است و تجلّی کامل این بروز و
ظهور، با قیام حضرت مهدی«علیه السّلام» است.
ده. علامت قیام
(فَاِذا نُقِرَ فِی النّاقُور)؛[61] «پس چون در صور دمیده
میشود».
تفسیر آیه:
«ناقور» به معنای کوبیدن است که به سوراخ کردن
میانجامد. به شیپوری که صدای آن گوش انسان
را سوراخ کرده و در مغز فرو میرود نیز«ناقور»
میگویند. این جمله کنایه از «نفخ صور» است.
از آیات و روایات مختلف استفاده میشود که دوباره
در صور دمیده میشود: نخست در پایان دنیا و آن
صدای مرگ است و دومی در آغاز رستاخیر و آن
صدای بیداری است. این صدا به گونهای است که
سراسر جهان را فرا میگیرد و همة مردم آن را
میشنوند.
تأویل آیه:
هر چند این آیه به «نفخ صور قیامت» تفسیر
شده است؛ ولی در بعضی از روایات، این آیه
به الهام و اذن خدا به قیام امام مهدی«علیه السّلام»
تأویل شده است:
«عَنْ مُفَضَّلِ بنِ عُمَر عَنْ اَبی عبدالله«علیه السّلام»
فِی قَولِ اللهِ عزَّوَجلَّ ( فَاِذا نُقِرَ فِی النّاقُور)؟ قالَ: اِنَّ
مِنّا اِماماً مُظَفرَّاً مُستَتِراً فَاِذا اَرادَ الله عَزَّ ذِکرُه اِظهارَ
اَمْرِه، نَکَتَ فِی قَلبِه نُکتةً فَظَهَرَ فَقَامَ بِاَمرِاللهَ تَبارَکَ وَ
تعالی»[62]
چند نکته:
1. حرکت ویژه نیاز به اذن خاص دارد و انسان در هر
زمان باید پیرو و مطیع دستور مولا باشد. امام
مهدی«علیه السّلام» نیز برای ظهور تابع اذن
و اجازة خداوند است. و تا زمانی که صور دمیده
نشده، باید حرکت عادّی ادامه یابد و تا اذن داده
نشود، نباید قیام نهایی حضرت صورت گیرد.
2. حرکت باید براساس خواست و اوامر خدا باشد و
تفسیر به رأی و اظهار نظر و برخورد بیرون از
چهارچوب مقررات دین و فرمان الهی، پذیرفته
نیست.
یازده. اجتماع یاران
(وَ لِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلّیها فَاسْتَبِقوُا الْخیراتِ اَیْنَ ما
تَکُونُوا یَأتِ بِکُمُ اللهُ جَمیعاً إنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر)[63]
«و برای هر کس قبلهای است که روی خود را
به آن (سوی) میگرداند، پس درکارهای نیک بر
یکدیگر پیشی گیرند. هر کجا که باشید، خداوند
همگی شما را (به سوی خود باز) میآورد، در
حقیقت خدا بر همه چیز توانا است».
تفسیر آیه:
این آیه مربوط به واقعة عجیب و مهم «تغییر قبله»
است. قبلة مسلمانان در آغاز، بیت المقدس بود و
آنان به سوی این مکان شریف نماز میگزاردند تا
اینکه دستور تغییر قبله در سال اول هجرت صادرشد
و مؤمنان موظّف شدند تا به سوی کعبه بایستند و
نماز بخوانند. این کار بر یهودیان گران آمد و آنان درباره
تغییر قبله، هیاهو و سر و صدا به راه انداختند! خداوند
برای پاسخگویی، به یک قاعده و قانون مهم اشاره دارد
که برای هر طایفه و گروه، قبله و جهت خاصی از سوی
خداوند تعیین شده که آنان باید به آن سمت، روی خود
را بگردانند.
بحث قبله از ارکان اصلی یک دین (مانند توحید و معاد)
نیست که قابل تغییر نباشد؛ بلکه از فروع آن به شمار
میرود و براساس مصلحت میتواند دچار تغییر گردد.
بنابراین، مردم به جای پرداختن به این امور فرعی و
گفتوگوهای بیهوده، به سوی نیکیها و خوبیها روی
آورند و در انجام آنها از یکدیگر پیشی بگیرند؛ چرا که
آنچه برای آنان میماند و باعث رشد و کمال میشود،
همین اعمال خوب است.
انسانها باید بدانند که هر کجا باشند، خداوند آنان را
حاضر میکند و قطعاً از آنها سؤال خواهد کرد. چنین
نیست که نیک کرداران و بد کرداران یکسان باشند و
اعمال آنان حساب رسمی نشود. خداوند قادر مطلق
است و بر هر کاری قدرت دارد و اجتماع مردم و باز
خواست آنان بر او دشوار و بیرون از قدرت او نیست.
تأویل آیه:
ظاهر آیه هر چند گویای وجود قیامت کبری و اجتماع
مردم در صحرای بزرگ محشر و برقراری دادگاه عدل
است؛ ولی در روایات متعددی جملة اَینَما تَکونوا یَأتِ
بِکُم اللهُ جَمیاً به اصحاب امام مهدی«علیه السّلام»
تأویل شده است. کلینی در کتاب روضة کافی چنین
نقل میکند:
«عَنْ اَبی جَعفَر«علیه السّلام» فِی قُولِ الله عزَّوَجَلَّ:
(فَاستَبِقوا الخَیرات أینَما تَکونوا یَأتِ بِکُمُ اللهُ جمیعاً) قالَ:
الخَیراتُ اَلوِلایة وَ قَولُه تَبارکَ و تَعالی: ( أینَما تَکونوا یَأتِ
بِکُمُ اللهُ جمیعاً) یَعنِی اَصحابَ القائِمِ الثَلاثِمِائه و
البضعةَ عَشَر رَجُلاً، قالَ: وَ هُم وَ اللهِ الاُمَةُ المَعدوُدَةُ قال:
یَجتَمِعُونَ وَ اللهِ فِی ساعَةٍ واحدَِةٍ قُزعُ کَقَزَعِ الخَریفِ»[64]
امام باقر «علیه السّلام» در مورد قول خداوند
فاستبقوا... فرمود: مراد از خیرات «ولایت» است و
قول خداوند اینما تکونوا... منظور اصحاب
امام قائم«علیه السّلام» هستند که 313 تن میباشند.
به خدا سوگند! منظور از«اُمة معدودة» آنان هستند
حضرت فرمود: به خدا سوگند! همگی در یک ساعت
جمع میشوند، مانند پارههای ابر پاییزی که بر اثر تند
باد جمع و متراکم میگردد.
----------------------------------------------------------------------------------
[58] . فصلت(41)، آیه 53 .
[59] . کافی، ج 8، 575، ص 381.
[60] .نعمانی، الغیبة، باب 14، ح 40.
[61] .مدثر(74) آیه 8.
[62] . کافی، ج1، ح 30، ص343.
[63] . بقره(2)، آیه 148 .
[64] . کافی، ج 8، ص 313، ح 487.
91/8/13
9:42 ص
هشت. ذخیره الهی
(بَقیّةُ اللهِ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ وَ ما اَنا عَلَیْکُمْ بِحَفیظٍ)؛ [54]
«ذخیره خدا برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من نگهبان
شما نیستم».
تفسیر آیه:
این آیه در ادامه آیاتی است که درباره گفتوگوی
شعیب«علیه السّلام» با قومش در رابطه با چگونگی معامله
و مسائل مادی است. در پایان به آنان گوشزد میکند که ثروت
فراوانی که از راه نادرست به دست آید، مفید نبوده و هنگام
نیاز، به کار نمیآید، بلکه مال حلال برای شما بهتر است. این
در صورتی که ایمان داشته باشید؛ زیرا این مال باقی بوده و
برکات الهی را برای شما به همراه خواهد داشت. درک این
واقعیت و کسب برکات، وقتی است که شما به خداوند ایمان
داشته باشید.
تأویل آیه:در روایات متعدد مصداق کامل وتمام «بقیة الله»
حضرت مهدی«علیه السّلام» معرفی شده و این لفظ به آن
جناب تأویل گشته است. صدوق(رضواناللهعلیه) در روایتی
از امام باقر«علیه السّلام» نقل میکند:
«اَلقائِمُ مِنّا منصُورٌ بِالرُّعبِ، مؤیَّدُ بِالنَّصر، تُطوی لَهُ الارضُ وَ
تَظهَرُ لَهُ الکُنُوزُ یَبْلُغُ سُلطانُهُ المَشرقَ وَ المَغرِبَ وَ یُظهِرُ اللهُ
عَزَّوَجلَّ بِه دینَهُ عَلی الدَّینِ کُلِّهِوَ لَوْ کَرِهَ المُشرِکونَ، فَلا یَبقی
فِی الاَرضِ خراب اِلا قَدْ عُمِرَ، وَ یَنزِلَ روحُ اللهِ عِیسَی بنُ
مریم«علیه السّلام» فَیُصلّی خلفَهُ. قالَ قُلتُ: یَا بنَ رَسُولِ الله
مَتی یَخرُجُ قائِمُکُمْ، قالَ: اِذا تَشَبَهَ الرِّجالُ بِالنساءِ وَ النِساءُ
بالرّجالِ، وَ أکتَفی الرِجالُ بِالرّجالِ و النِساءُ بِالنِّساءِ وَ رَکِبَ
ذَواتُ الفُروُجِ السُّروجَ وَ قُبِلَتْ شَهادات الزُور وَرُدَّتْ شَهاداتُ
العُدُولِ واستَخَفَّ الناسُ بِالدِّماءِ و ارتِکابِ الزِنا وَ أکلِ الرِّبا و
اتُّقِیَ الاشرارُ مَخافَةَ اَلسِنَتِهِم وَ خُروجَ السُفیانی مِنَ الشامِ
و الیَمانی مِنَ الیَمن و خَسف البِیداء وَ قَتَلَ غُلامٍ مِن آل مُحَمَّدٍ
بینَ الرُّکنِ وَ الْمَقامِ اِسمُهُ مُحمدُ بن الحَسَنِ النَفسُ الزَکیّة
و جائَتْ صَیحَةُ مِنَ السَّماءِ بِانَّ الحَقَّ فِیه وَ فی شِیعَتِهِ، فَعِندَ
ذلِکَ خَُروُجٌ قائِمِنا. فَاذا خَرَجَ أسنَدَ ظَهرَهُ اِلی الکَعبةِ وَ اجْتَمَعَ
إلَیه ثَلاثُمِأة وَ ثُلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً وَ اوَلُ ما یَنطقُ بِهِ هذِه الایَةِ
«بَقیَّةُ اللهِ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ » ثُمَّ یَقُولُ: اَناَ بقیَّةُ اللهِ
فِی اَرضِه وَ خَلیفَتُه وَ حُجَّتُه عَلَیکُمْ فَلا یسلمُ عَلَیهِ مُسلمٌ
اِلا قال: اَلسلامُ عَلَیکَ یا بقیَّة الله فِی أرضِه...»؛[55]
قائمما یاری شده به رعب و ترس است (ترس از او در دل
دشمنان قرار میگیرد) و به نصرت و پیروزی مدد گرفته.
زمین برای او در نوردیده شود و گنجها برای او ظاهر
میشود و سلطنت وحکومتش شرق وغرب عالم را فراگیرد
و خدای متعال به واسطة او دینش را بر همة ادیان چیره
گرداند؛ گرچه مشرکان را ناخوش آید و در زمین ویرانهای
نماند، جز آنکه آباد گردد و روح الله عیسی بن مریم فرود
آید و پشت سر او نماز گزارد، راوی گوید: گفتم: ای پسر
رسول خدا! قائم شما کی خروج میکند؟ فرمود: آن گاه
که مردان خود را شبیه زنان کنند و زنان، خود را مشابه
مردان نمایند و مردان به مردان بسنده کنند و زنان به
زنان، و زنان بر زین ها سوار شوند و شهادتهای دروغ
پذیرفته شود و شهادتهای عادلان مردود گردد و مردم
خون ریزی و ارتکاب زنا و رباخواری را سبک شمارند و از
اشرار به خاطر زبانشان پرهیز شود و سفیانی از شام
خروج کند و یمانی از یمن، و در بیداء خسفی واقع شود
و جوانی از آل محمد«صلّی الله علیه و آله و سلّم» ـ که
نامش محمد بن حسن، نفس زکیه است ـ بین رکن و
مقام کشته شود و صحیهای از آسمان بیاید و بگوید:
حق با او و شیعیان اوست. در این هنگام است که قائم
ما خروج میکند و چون ظهور کند، به خانة کعبه تکیه زند
و 313 مرد به دور او اجتماع کنند و نخستین سخن او این
آیه از قرآن است: (بَقیّةُ اللهِ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ).
سپس میگوید: « منم بقیة الله در زمین و منم خلیفه
خداوند و حجت او بر شما» و هر درود فرستندهای، به
او چنین سلام گوید:«السلام علیکَ یا بقیةَ الله فی أرضه»
امام باقر«علیه السّلام» ضمن بیان برخی ازویژگیهای
دوران ظهور و بعضی از علایم ظهور، به محل قیام
حضرت مهدی«علیه السّلام» (مکه) اشاره دارد و
چگونگی سلام دادن اصحاب و مردم ار به آن حضرت
بازگو میکند. در این زمان خود امام مهدی«علیه السّلام»
ابتدا به معرفی جایگاه خویش میپردازد. کلینی
(رضواناللهعلیه) در روایتی نقل میکند:
«عمربن زاهر عن ابی عبدالله«علیه السّلام» قالَ:
سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنْ القائِمِ یُسلَمْ عَلَیهِ بِاِمْرَةٍ المؤمنینَ قال:
لا ذاکَ اِسمٌ سَمَّیَ اللهُ بِه اَمیرالمؤمنینَ«علیه السّلام»
لَمْ یُسَمُّ به اَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لایَتَسَمّی بِهِ بَعدَهُ اِلّا کافِرٌ. قُلتُ:
جُعِلْتُ فِداکَ کَیْفَ یُسْلَمُ عَلیه، قالَ: یَقولونَ: السَّلامُ
عَلَیکَ یا بقیةاللهِ. ثُمَّ قَرَأ.« بَقیّةُ اللهِ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ م
ُؤمِنینَ»[56]
شخصی از امام صادق«علیه السّلام» پرسید: آیا به
قائم به (لفظ) امیرالمؤمنین سلام گفته میشود؟
حضرت فرمود: نه این اسمی است که خدا به این
اسم امام علی«علیه السّلام» را نامیده است. کسی
قبل از او به این نامیده نشد و بعد از او نیز نامیده نمیشود،
مگر کافر.
گفتم: فدای شما بشوم! چگونه بر او سلام گفته میشود؟
حضرت فرمود میگویند:«اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَةُاللهِ». سپس
حضرت این آیه را خواند: ( بَقیّةُ اللهِ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ).
بقیة الله کیست؟
با توجه به لغت و کاربرد آن( به خصوص در آیه شریفه)،
میتوان گفت که «بقیة الله» ؛ یعنی، هر شیء مفید و
نافعی که از طرف خدا (به عنوان موهبت) برای آدمی ذخیره
میشود و مایة خیر و سعادت و فلاح او میگردد. چون
حضرت مهدی«علیه السّلام» آخرین پیشوا و بزرگترین
رهبر انقلابی است، پس یکی از روشنترین مصادیق«بقیة الله»
میباشد و از همه به این لقب شایستهتر است. به ویژه که
او تنها باقی مانده از سلسلة پیامبران و امامان است و خداوند
به واسطة او به مؤمنان عزت میدهد و دشمنان را خوار و
ذلیل میکند:«اَیْنَ مُعزُّ الاولیاء وَ مُذِلَّ الاَعداء» و بناهای شرک
و نفاق را منهدم میکند:«اَینَ هادِمُ اَبنیةِ الشِّرکَ وَ النِّفاق»
و دین را احیا میکند:«اَیَنَ مُحییَ مَعالِم الدِّینَ وَ اَهلِهِ».[57]
چند نکته:
1. انسان در برخورد با پیشوایان باید سعی کند از چهار چوب
دین و دستورات ائمه علیهم السلام خارج نشود و آنچه که
آنان میگویند، انجام دهد. امام صادق«علیه السّلام» در
این روایت به پرسشگر یادآور میشود که حتی برای سلام
نیز نباید فقط به فکر و عقل خود بسنده کرد؛ بلکه باید
مقرارت دینی را رعایت نمود. اگر خداوند براساس مصالحی
نام و یاد وصفی را به شخصی اختصاص داده، باید حریم آن
حفظ شود.
2. هر چیزی که رنگ الهی پیدا کند، برای انسان خیر و رستگاری
به همراه دارد. جامعه نیز ـ که شأنی از شئون زندگی
انسانی است ـ علاوه بر قانون، نیاز به مجری وحاکم دارد.
یک پیشوای، الهی، قطعاً سعادت آدمی را نیز در آن جامعه،
به ارمغان میآورد.
-------------------------------------------------------------------------------------
[54] . هود(11)، آیه86.
[55] . کمالالدین و تمام النعمة، ج1، ب32، ح 16. این روایت در
کتابهای متعددی ذکر شده است ؛ ر.ک معجم احادیث الامام
المهدی«علیه السلام»، ج 5، ص 176.
[56] . کافی، ج 1، ح 2، ص 411، این روایت در کتابهای
متعددی ذکر شده است؛ ر. ک: معجم احادیث امام
مهدی«علیه السلام» ج5، ص 176.
[57] . سید بن طاووس، الاقبال، ص297.
91/8/11
11:59 ص
هفت. شناخت امتها با پیشوایشان
(یَوْمَ نَدْعوا کُلَّ أُناسٍ بِإمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمیِنِهِ
فَأَُولئِکَ یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتیلاً)؛ [48]
«یاد کن روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان فرا
میخوانیم.پس هر کس کارنامهاش را به دست راستش
دهند، آنان کارنامه خود را میخوانند و به قدر نخ هستة
خرمایی به آنان ستم نمیشود.
تفسیر آیه:
خداوند متعال در ابتدای آیه به مسألة بسیار مهم رهبری
و نقش تعیین کننده آن در سرنوشت انسانها پرداخته،
میفرماید: روز قیامت هر گروهی را با امام و رهبرشان
میخوانیم (یَوْمَ نَدعوا کُلَّ اُناسٍ بِاِمامِهِمْ). مراد آیه این
است که انسانها هر رهبر و پیشوایی را در زمان خود
برگزینند، در روز قیامت همراه او خواهند بود. اگر آنان رهبری
پیشوای دینی (پیامبر یا جانشین او) را در زمان خود بپذیرند،
با او محشور خواهند شد و اگر رهبری شیطان و پیشوایان
گمراهی را انتخاب کنند، همراه آنها خواهند بود. پس در هر
زمان هم امام نور وجود دارد و هم امام نار و هر کس امامت
هر کدام را برای خویش برگزیند، در روز قیامت با او خواهد بود.
چنین تعبیری در عین اینکه یکی از اسباب تکامل انسان را بیان
میکند، به او نیز هشدار میدهد که در انتخاب رهبر دقت
لازم را داشته باشد و راهبری اندیشه و برنامة زندگی خود را
به دست هر کس نسپرد. او باید بداند رهبر در نوع عملکرد
آدمی، تأثیر گذار بوده، او را در روز قیامت در صف «اصحاب
یمین» (افرادی که نامة عمل آنان به دست راستشان داده
میشود) و یا درگروه «اصحاب شمال» (افرادی که نامه عمل
آنها به دست چپ شان داده میشود) قرار میدهد
تأویل آیه:
از این آیه شریفه استفاه میشودکه در هر زمانی، باید امام
نور و پیشوای آسمانی باشد تا در روز قیامت، مردم زمان او
با وی محشور شوند. توجّه به این نکته بایسته است که
رسول اکرم«صلّی الله علیه و آله و سلّم» آخرین پیامبر
الهی بود و از طریق عامه (اهل سنت) و خاصه (شیعه)
از آن حضرت نقل شده که بعد از من دوازده نفر خلیفه و
جانشین هستند. در روایات نخستین آنها امام
علی«علیه السّلام» و آخرینشان امام مهدی«علیه السّلام»
معرفی شده است. از مطالب یاد شده به دست میآید که
یکی از مصادیق امام در این آیه امام مهدی«علیه السّلام»
است.
کلینی (رضواناللهعلیه) از فضیل بن یسار نقل میکند:
«سَألتُ اَبا عبدِالله«علیه السّلام» عَنْ قَولِ الله تبارَکَ وَ
تعالی( یَومَ نَدعوا کُلَّ اُناسٍ بِاِمامِهِمّ ) ؟ فقالَ: یا فُضیل ا
ِعرِفْ اِمامَکَ لَمْ یضُرُّکَ تَقَدَّمَ هَذَا الاَمر أو تَأَخََّرَ وَ مَنْ
عَرَفَ اِمامَهُ ثُمَّ ماتَ قَبلَ اَنْ یَقُومَ صاحِبُ هذَا الاَمرِ کانَ
بِمَنزلةِ مَنْ کانِ قاعداً فِی عَسکَرِهِ لا بَل بِمَنزَلَةِ مَنْ قَعَدَ
تَحتَ لِوائِهِ»؛[49]
از امام صادق«علیه السّلام» دربارة آیه شریفة نَدعوا
کُلَّ اُناسٍ بِاِمامِهِمْ پرسیدم، حضرت فرمود: ای فضیل!
امامت را بشناس. پس به درستی که اگر امامت را
شناختی به تو ضرر نمیرسد که این امر (زمان فرج و
قیام) جلو بیفتد یا به تأخیر. کسی که امامش را بشناسد
و پیش از قیام صاحب الامر از دنیا برود، مانند کسی
است که در لشکر حضرت قرار دارد. نه، بلکه مثل کسی
است که در زیر پرچم آن حضرت باشد.
اینکه حضرت، کلمه« امام» را به صورت مفرد میآورد و
از ضمیر مخاطب استفاده میکند، به دست میآید که
هر چند معرفت همة امامان لازم است؛ ولی معرفت و
شناخت امام زمان، جایگاه ویژهای دارد و انسان باید
توجّه خاصی به او داشته باشد. لازمه این بیان، این است
که امام، باید در هر زمانی باشد، در روایتی دیگر
امام«علیه السّلام» چنین میفرماید:
«فَمَنْ عَرفَ اِمامَهُ کانَ کَمَنْ کانَ فِی فُسطاطِ المُنْتَظَر
«علیه السّلام»»؛[50]
پس، کسی که امامش را بشناسد، مانند کسی که در
خیمه منتظر(امام) باشد.
از این بیان استفاده میشود که امام صادق«علیه السّلام»
در معرفی امام منتظر ـ به عنوان یکی از مصادیق امام در
آیه شریفه ـ عنایت ویژهای دارد و روایت پیشین را به قیام
صاحب الامر ربط میدهد.[51]
چند نکته:
در این روایات نسبت به«معرفت امام» توجهی ویژه شده
و وظیفه اصلی و مهم هر فرد، شناخت امام زمان دانسته
شده است.
1. در اهمیت معرفت میتوان گفت: آدمی موجودی دارای
اختیار و اراده و در نوع انتخاب خود آزاد و مستقل است.
لازمة انتخاب، وجود راههای متعدد است.برای انتخاب راه
صحیح و رسیدن به هدف نهایی و کمال مطلوب، به معرفت
و شناخت درست و کامل نیاز است. شناخت نادرست یا
ناقص، باعث میشود راهی نامناسب انتخاب و پیموده
شود که به سرانجام نیک، پایان نمیپذیرد.
2- در میان شناختها، معرفت امام اهمیت ویژهای دارد؛
چرا که خداوند سرپرستی امور انسانها را به عهده امام
گذاشته است. آنان نیز باید پیرو و فرمان بردار او باشند و
زمام امور و زندگی خود را به دست او داده و حول محور او
بچرخند. در این صورت طبیعی است که انسان باید بداند
اختیار زندگی خویش را به دست چه کسی میسپارد.
3.«معرفت امام» باعث میشود که انسان با وظیفة خود
در زندگی آشنا شده و به آنچه امام از او بخواهد، عمل کند.
اطاعت امام، اطاعت از خداوند است: (اَطِیعُوا الله وَ اَطیِعُوا
الرَّسولَ وَ اُولِی الاَمْرِ مِنْکُمْ) [52] چنین کسی در راه
بندگی خدا گام مینهد و از چیزی نمیترسد و چیزی نیز
به او آسیب نمیرساند؛ چرا که خداوند عهدهدار او است:
(اللهُ وَلیُّ الَّذینَ آمَنُوا)[53]
4. پاداش این فرد، همانند ثواب کسی است که در
لشکر حضرت حاضر بوده و از یاران آن بزرگوار است.
-------------------------------------------------------------------
[48] .اسراء(17)، آیه 71.
[49] . کافی، ج1، ص 371، ح 2.
[50] . کافی، ج1، ص372، ح 7.
[51] .این روایتها در کتابهای متعددی نقل شده است؛
ر.ک: معجم احادیث الامام المهدی«علیه السلام»، ج5، ص 231.
[52] . نساء(4)، آیه 59.
[53] .بقره(2) آیه 257.
پیام رسان
من کلا دلم میخواهد همه آدمهایی که با من در ارتباط هستن دست به دست هم بدن تا جامعه ای با نشاط و آگاه والبته امام زمانی داشته باشیم